درگاه این خانه بوسیدنی است
خاطرات ناگفته فروغ مُنهی، مادر شهیدان داوود، رسول و علیرضا خالقیپور
کتاب درگاه این خانه بوسیدنی است، نوشتۀ زینب عرفانیان، روایت زندگی مادر جوانی است که روزهای جوانیاش به داغ جگرگوشههایش گذشت و خم به ابرو نیاورد. شیرزنی توصیفنشدنی که در صفحات این کتاب فقط گوشههایی از صبر زینبگونهاش به تصویر کشیده شده است. مادری نمونه که علاوه بر تقدیم سه فرزند خود، افتخار همسری جانباز دوران دفاع مقدس را دارد. اولین شهید این خانواده شهید داوود خالقیپور، متولد ۱۳۴۴ است که در سال ۱۳۶۲، طی عملیات خیبر در جزیرۀ مجنون به فیض شهادت رسید. دو شهید دیگر این خانواده نیز رسول و علیرضا متولد ۱۳۴۶ و ۱۳۵۰ بودند که بهطور همزمان در سال ۱۳۶۷ در منطقۀ شلمچه، عملیات پاسگاهزید در آغوش یکدیگر آسمانی شدند.
گزیدۀ متن کتاب درگاه این خانه بوسیدنی است
کنار تابوت زانو زدم. پوستش از شیمیایی مُلتهب بود و تن سفیدش پر از دانههای ریز قرمز، مثل وقتی که سرخک گرفت. به پوستش دست کشیدم. زخم ترکشهای زبر... چقدر حرف برای گفتن داشتم! به صورتش دست کشیدم. سرمای تنش در جانم خزید. چرا قدر پسرم را ندانستم؟ تا چشم بر هم زدم، از پیشمان رفت. من ماندم و حسرتی که دلم را میسوزاند. دستش را در دستم گرفتم. موهایش را نوازش کردم. صورتم را نزدیکش میبردم و عقب میآوردم. حرف میزدم و گریه میکردم. ساکت میشدم و نگاهش میکردم. میبوییدم و میبوسیدمش. همة تنش را لمس کردم. ذرهذرۀ داوود را به خاطر میسپردم.
برای تهیه درگاه این خانه بوسیدنی است و سایر آثار نویسنده، کلیک نمایید.
مربع های قرمز
همسایه های خانم جان
جام زهر
ونظم امرکم
دیدم که جانم میرود
روایت سوم
کاش برگردی
سربلند
تنها برای لبخند
خط مقدم
گرای باقر
شهید حمید سیاهکالی مرادی
دست های مهربان
جاسوس استورم
بچه سرگذر
از دوبنده تا سربند
اسم رمز
انقلاب اسلامی ایران
آفتاب در محاق
اهداف تربیت اسلامی/مجموعه تربیت اسلامی
تازیانه های سلوک
گنجینه رنج
درگاه این خانه بوسیدنی است
تنها گریه کن
بی بی سلطنت
خانم کارکوب
عارف 12 ساله
نور علی
عهد کمیل
دم عشق، دمشق
جوانمرد 1
ازدواج به سبک شهدا
لبخندی به معبر آسمان
شکار مرغابی ها
چمران مظلوم بود/خاطرات شهید چمران
جوانمرد 2
صیحه بر بیداد
با اجازه بزرگتر ها بله
فاتح دل ها و دژها
با بابا
پسرک فلافل فروش
سلام بر ابراهیم 2