
طاهرخان طومان
روایت زندگی شهید مدافع حرم سیدرضا طاهر
سیدرضا دیماه 1364 در شهرستان بابل متولد شد. تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم در همان شهرستان گذراند. در سال 1384 جذب سپاه شد. دو سال و نیم در دانشگاه نظامی امامعلی(ع) اصفهان مشغول به تحصیل شد و مدرک فوقدیپلم خود را گرفت. پس از آن در سال 1387 در سپاه ساری جذب شد و در لشکر25 کربلای ساری، مشغول به کار شد و در20آبانماه همان سال ازدواج (عقد) نمود. فروردین 1395 عازم مأموریت عازم سوریه شد و در منطقۀ خانطومان بههمراه تعدادی از همرزمانش به درجۀ رفیع شهادت نایل آمد.
گزیدۀ متن کتاب طاهر خان طومان
بچههای مذهبی، در محل هیئتی برپا کرده بودند به نام هیئت انصارالمهدی(عج) و سیدرضا هم هیئت را خیلی دوست داشت. کارهایش را هم انجام میداد. رئیس این هیئت هم دامادمان آقای رزاقی بود. سالها از برپایی این هیئت میگذشت. سیدرضا بزرگ شده بود. یک روز آقای رزاقی آمد و به او گفت: «آقارضا میخوام جلسه انصارالمهدی(عج) رو تعطیل کنم.» مثل اینکه اتفاق عجیب و غیر منتظرهای افتاده باشد، گفت: «چرا؟ برای چی؟» آقای رزاقی گفت: «بهخاطر اینکه بودجه نداریم.» آقارضا کمی فکر کرد و گفت: «با چقدر پول مشکل هیئت حل میشه؟» گفت: «حداقل صدهزار تومن.» من بهت میرسونم تا به برنامهها و جلسات هیئت برسید.» آقای رزاقی هم گفت: باید این مبلغ همین الان دستم باشه تا بتونم وسیلههای هیئت رو بخرم و همه رو جمع کنم.
برای تهیه کتاب «طاهر خان طومان» و کتابهای دیگر نویسنده، کلیک کنید.
چه شهید بزرگواری را از دست دادیم واقعا.
شکار مرغابی ها
ایستاده در آتش
سلحشور شانزده ساله
شهیدعزیز
عطر آبان
غواص دریادل
پروازدرمهران
پرواز تخریبچی
خانطومان یاخرمشهر؟
تخریبچی 25/زندگی شهید رجب پور
جام زهر
دیدم که جانم میرود
کاش برگردی
سربلند
تنها برای لبخند
یکی مثل شما
عروسی پشت خاکریز
من متوسلیان راکشتم
شیرین وعامریه
شهیدمحمدبلباسی
توشهیدنمی شوی
بر بلندای حلب
بیست سال وسه روز
برای زین أب
من محافظ حاج قاسمم
بی برادر
شهیدعزیز
عباس برادرم
رفیق مثل رسول
نور علی