![عاشقانه ای برای 16ساله ها](https://manvaketab.com/public/files/books/2023/01/ZP112MHMS5/icon/thumb_9786227177046130222.jpg)
عاشقانه ای برای 16ساله ها
![](https://manvaketab.com/static/assets/img/size.png)
![](https://manvaketab.com/static/assets/img/pages.png)
![](https://manvaketab.com/static/assets/img/printer.png)
داستان زندگی دختری نوجوان که در سن 16سالگی آسمانی شد
کتاب عاشقانهای برای 16 سالهها، نوشتۀ سعیدهسادات اکبری، داستان زندگی دختری نوجوان است که در سن 16سالگی آسمانی شد. شهیده راضیه کشاورز در 11شهریور1371، در مرودشت شیراز بهدنیا آمد. والدینش بهخاطر ارادتی که به خانم فاطمۀ زهرا(س) داشتند نام راضیه را برایش برگزیدند. راضیه تا قبل از بهار 16سالگیاش موقعیتهای چشمگیری را در زمینۀ ورزش کاراته، مسابقات قرآن و درس و تحصیل کسب کرد. سرانجام در سن 16سالگی در فروردینماه1387 بعد از آنکه از زیارت بارگاه امام رئوف(ع) به شهرش بازگشت، آرزویش برآورده شد و بر اثر انفجار بمب در حسینیۀ کانون فرهنگی رهپویان وصال شیراز توسط عوامل تروریستی، بهشهادت رسید.
گزیدۀ متن کتاب عاشقانهای برای 16سالهها
مریم اول صبح وقتی وارد آی.سی.یو شد، دعای ندبه را به یاد جمعههایی که دعا را در خانه یا در حرم شاهچراغ باهم میخواندند، آن را بالای سر راضیه زمزمه میکند. با یاد دلتنگیهای راضیه برای امام زمان(عج) و پابهپای دل خودش دعا را میخواند و اشک از چشمانش بیواسطه روی ورقهای کتاب چکه میکند؛ «أین الشّموسُ الطّالعة؟ کجا رفتند خورشیدهای تابان؟ أین الأقمار المُنیرة؟ کجا رفتند ماههای فروزان؟ أین الأنجم الزاهرة؟ کجا رفتند ستارههای درخشان؟...» تداعی گریههای مخفیانهی راضیه، او را بیقرارتر میکند وقتی به این فراز از دعا میرسد که «مَتی ترانا ونریکَ وقَد نشرتَ لواءَ النّصر تُرﱝ، اَتَرانا نَحُفُّ بِکَ وأنتُ تَأُمُّ المَلَأَ، وقَد مَلأتَ الأَرضَ عدلًا؛ کی شود که تو ما را و ما تو را ببینیم [و به دیدار مولای خود سرافراز باشیم] هنگامی که پرچم نصرت و پیروزی در عالم برافراشتهای، آیا خواهی دید که ما به گرد تو حلقه زدهایم و تو با سپاه تمام روی زمین را پر از عدل و داد کرده باشی؟»
برای تهیه کتاب عاشقانهای برای 16سالهها و سایر آثار نویسنده، کلیک کنید.
جام زهر
ونظم امرکم
دشمن شدید/دفتر اول
دیدم که جانم میرود
تنها برای لبخند
خط مقدم
روایت سوم
سربلند
کاش برگردی
آقای بادیگارد
گرای باقر
شهید حمید سیاهکالی مرادی
دست های مهربان
جاسوس استورم
بچه سرگذر
تو برادر من نیستی
اسم رمز
ایران در هجوم دمینتورها
انقلاب اسلامی ایران
از دوبنده تا سربند
عاشقانه ای برای 16ساله ها
نور علی
دم عشق، دمشق
طاهر خان طومان
راض بابا
جوانمرد 1
یادگار
ازدواج به سبک شهدا
عهد کمیل
شکار مرغابی ها
چمران مظلوم بود/خاطرات شهید چمران
تو شهید نمی شوی
لبخندی به معبر آسمان
سلام بر ابراهیم 2
پرواز با اباذر
عارف بارانی
جوانمرد 2
فاتح دل ها و دژها
با بابا
بر بلندای حلب