
چه کسی مرا هل داد؟

رقعی

۳۷۶

۱۴۰۳

۹۷۸۶۰۰۹۶۱۴۱۵۸
نیمنگاهی به زندگی و اوج بندگی شهید بزرگوار عبدالعلی ولایی به روایت خاطرات خانواد، دوستان و همرزمان.
وقتی تمام تلاشت این باشد که همهی دور و بریهایت را به اوج برسانی، انگار هنوز زندهای؛ تا روزی که تکتک آن آدمها زندهاند. عبدالعلی ولایی از همین دسته آدمهاست. از همینهایی که هنوز زنده است. همینهایی که عمرشان «ته» ندارد.
شهیدی که قبل از شهادت، شهدای زیادی را پرورش داد که یکی از آنها سردار شهید محمدرضا زاهدی بود. سرداری که توسط اسرائیل غاصب به شهادت رسید.
در روزگاری که خیلی از جوانان به دلیل نداشتن باورهای اعتقادی قوی، جذب جریان کمونیستی شده بودند و رفته بودند توی دار و دستهی سازمان مجاهدین خلق، عبدالعلی با آنها مبارزه و از خط فکری آیتالله بهشتی و آیتالله خامنهای دفاع میکرد. منافقین تروررش کردند؛ اما جان سالم به در برد و در سکانس آخر زندگیاش در نبرد با نیروهای بعثی عراق به شهادت رسید.
برشی از کتاب:
گوینده اعلام کرد که ارتش حزب بعث توانسته است یکی از سرداران بنام ایرانی را به هلاکت برساند. صدای گوینده قطع شد و بعد از چند ثانیه موسیقی عربی، دوباره گوینده اعلام کرد: «این سردار ایرانی که ولایی نام داشته، در این چند سال، نقش مهمی در اعزام نیروهای ایرانی به جبهه داشته است.»
از این مجموعه کتابها را چند تاش خونده بودم، دوست داشتم، اینم خوب بود.
جام زهر
دیدم که جانم میرود
دشمن شدید/دفتر اول
روایت سوم
کاش برگردی
سربلند
تنها برای لبخند
خواب عجیب
خط مقدم
سکوی پنهان
چه کسی مرا هل داد؟
حسین پسرغلامحسین
اردوگاه شهدای تخریب
فاتح دل هاودژها
شکار مرغابی ها
جوانمرد 2
آخررفاقت
ازدواج به سبک شهدا
سفرسرخ
سلام برابراهیم2