
برای زین أب
خاطرات زندگی شهید مدافع حرم؛ محمد بلباسی
کتاب برای زین اب، نوشتۀ سمیه اسلامی و فاطمه قنبری، خاطرات زندگی شهید مدافع حرم، محمد بلباسی، از کودکی تا شهادت است. در منطقۀ خانطومان سوریه حین مبارزه با تروریستهای تکفیری داعش بههمراه دیگر همرزمانش به درجۀ رفیع شهادت نایل شد. در قسمتی از وصیتنامۀ شهید نسبت به فرزندان آمده که: «آخرت خود را به دنیای فانی نفروشید،کمک به مستمندان و محرومان را فراموش نکنید، در عرصههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی حضور فعال داشته باشید، گوشبهفرمان ولی فقیه زمان خود باشید، ادامهدهندۀ راه شهدا باشید.» این شهید بزرگ شدن سه فرزند خود را دید، اما فرزند چهارم، زینب، بعد از شهادتش دیده به جهان گشود.
گزیدۀ کتاب برای زین اب
بعضی شبها در حیاطِ روبهروی حرم مینشستیم و باهم درسهای کلاس اخلاق را مباحثه میکردیم. به من میگفت: «از امام چیزهای دنیایی نخواه! کم هم نخواه! بگو آقاجان، معرفت خودِت رو به من بده.» آنقدر دوستش داشتم که هرچه میگفت برایم حجت بود. چشمانم را بستم و همینها را تکرار کردم. یکدفعه یاد چیزی افتادم و گفتم: «راستی محمد! همه از اینجا برای خودشون کفن خریدن؛ ما هم بگیریم و بیاریم حرم برای طواف.» طفره رفت و گفت: «ای بابا! بالاخره وقتی مُردیم، یه کفن پیدا میشه ما رو بذارن توش.» اصرار کردم که این کار را بکنیم. غمی روی صورتش نشست. چشمانش را از من گرفت و به حرم دوخت. گفت: «دو تا کفن ببریم، پیش یه بیکفن؟»
برای تهیه کتاب «برای زین اب» و سایر آثار نویسنده کلیک کنید.
این کتاب به ما اجازه میده تا همراه با فاطمه خانم و حسن آقا و آقا مهدی و همچنین زینب خانم و همسر بزرگوار شهید لحظه هامون رو پر از یاد شهید محمد بلباسی کنیم... شاید توانستیم سر سوزنی مجاهدت های خانواده شهدا و به خصوص همسران شهدا رو بفهمیم
چه قدر این کتاب، سبک زندگی خوبی ارائه می دهد. عالیه به خصوص برای زوجهای جوان.
اگر دوست دارید با شهید محمد بلباسی، بیشتر آشنا شوید و همین طور یک کتاب که سبک زندگی اسلامی را به شما به طور کامل بیاموزد، این کتاب را حتما بخوانید.
ادی...
ردپای پدر
جام زهر
تنها برای لبخند
کاش برگردی
دیدم که جانم میرود
سربلند
دوره 14خورشید
دوره توزودتربکش
پروازدرمهران
وعده صادق
شهیدعبدالله اسکندری
بهروزخرمشهر،بهروزمن
به قلبش اشاره کرد
یکی مثل شما
می روم تا مجنون بماند
عروسی پشت خاکریز
میاندار گودآب وآتش
سرهنگ ربایی
دوج
مجدل شمس
ازدوکوهه به موصل
شهیدعزیز
طاهرخان طومان
توشهیدنمی شوی
بر بلندای حلب
تاثیر نگاه شهید
خداحافظ دنیا
بیست سال وسه روز
من محافظ حاج قاسمم
بی برادر
راستی دردهایم کو؟
رفیق مثل رسول
عباس برادرم
نور علی
شهیدنوید
قرار بی قرار
سربلند
یادت باشد
همیشه مربی
می خواهم با تو باشم/خاطرات شهید متوسلیان
بادیه فروش.شهید رجایی