درگاه این خانه بوسیدنی است
رقعی
۲۴۰
1401
۹۷۸۶۲۲۷۱۷۷۹۰۹
خاطرات ناگفته فروغ مُنهی، مادر شهیدان داوود، رسول و علیرضا خالقیپور
کتاب درگاه این خانه بوسیدنی است، نوشتۀ زینب عرفانیان، روایت زندگی مادر جوانی است که روزهای جوانیاش به داغ جگرگوشههایش گذشت و خم به ابرو نیاورد. شیرزنی توصیفنشدنی که در صفحات این کتاب فقط گوشههایی از صبر زینبگونهاش به تصویر کشیده شده است. مادری نمونه که علاوه بر تقدیم سه فرزند خود، افتخار همسری جانباز دوران دفاع مقدس را دارد. اولین شهید این خانواده شهید داوود خالقیپور، متولد ۱۳۴۴ است که در سال ۱۳۶۲، طی عملیات خیبر در جزیرۀ مجنون به فیض شهادت رسید. دو شهید دیگر این خانواده نیز رسول و علیرضا متولد ۱۳۴۶ و ۱۳۵۰ بودند که بهطور همزمان در سال ۱۳۶۷ در منطقۀ شلمچه، عملیات پاسگاهزید در آغوش یکدیگر آسمانی شدند.
گزیدۀ متن کتاب درگاه این خانه بوسیدنی است
کنار تابوت زانو زدم. پوستش از شیمیایی مُلتهب بود و تن سفیدش پر از دانههای ریز قرمز، مثل وقتی که سرخک گرفت. به پوستش دست کشیدم. زخم ترکشهای زبر... چقدر حرف برای گفتن داشتم! به صورتش دست کشیدم. سرمای تنش در جانم خزید. چرا قدر پسرم را ندانستم؟ تا چشم بر هم زدم، از پیشمان رفت. من ماندم و حسرتی که دلم را میسوزاند. دستش را در دستم گرفتم. موهایش را نوازش کردم. صورتم را نزدیکش میبردم و عقب میآوردم. حرف میزدم و گریه میکردم. ساکت میشدم و نگاهش میکردم. میبوییدم و میبوسیدمش. همة تنش را لمس کردم. ذرهذرۀ داوود را به خاطر میسپردم.
برای تهیه درگاه این خانه بوسیدنی است و سایر آثار نویسنده، کلیک نمایید.
مربع های قرمز
همسایه های خانم جان
جام زهر
دیدم که جانم میرود
تنها برای لبخند
خط مقدم
روایت سوم
کاش برگردی
سربلند
حاج ابوالفضل
مردابدی
ام علاء
درگاه این خانه بوسیدنی است
تنها گریه کن
خانم کارکوب
عارف12ساله
طاهرخان طومان
جوانمرد 1
سیزده ساله ها
شکار مرغابی ها
ازدواج به سبک شهدا
جوانمرد 2