
از ام الرصاص تا خان طومان

رقعی

۴۶۴

۱۴۰۱

۹۷۸۶۰۰۸۲۰۰۷۸۹
روایت خاطراتی از شهدای هشت سال دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم خانطومان
کتاب از امالرصاص تا خانطومان، نوشتۀ مصیب معصومیان، روایت خاطراتی از شهدای هشت سال دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم است؛ ازجمله عملیات کربلای4 در امالرصاص و حماسۀ خانطومان در کشور سوریه برای مقابله با تروریستهای تکفیری که بهدستِ شیرمردان مازندرانی رقم خورده است. نویسنده سعی کرده تمام وقایع خانطومان را به رشتۀ تحریر درآورد. متن مکالمات بیسیمی و عکسهای شهدا نیز پایان کتاب بهضمیمه آورده شده است. ازجمله آثار نویسنده میتوان به شهید عزیز، عهد کمیل، هفت روز دیگر و... اشاره کرد.
گزیدۀ متن کتاب از ام الرصاص تا خان طومان
هر لحظه انتظار میکشیدم که تیری جایی از بدنم را بشکافد، اما انگار هیچ تیری بیهدف به کسی برخورد نمیکرد؛ مثل برگ درختی که بدون ارادۀ حق بر زمین نمیافتد. ستون ما در حال پیشروی بود. از امالرصاص بهسمت امالبابی در حرکت بودیم. رگبارهای دشمن لحظهای متوقف نمیشد. ستون شهدا در کنار ما روی زمین افتاده بودند. آنهایی که زخمی شده بودند، به ما روحیه و قوتقلب میدادند. فریاد میزدند: «برید جلو! برید کمک کنید به امام زمان! برید اونها رو به درک واصل کنید.» کمی که جلوتر رفتیم متوجه شدیم دشمن ما را محاصره کرده است!...
برای تهیه کتاب از ام الرصاص تا خان طومان و سایر کتب نویسنده کلیک کنید.
چه دسته گلهایی که در خان طومان سوریه، از دست دادیم، واقعا عالی بود این کتاب.
چه کتاب خوب و کامل و مستندی است. عالی
طاهرخان طومان
یادداشت های یک غواص
عطر آبان
غواص دریادل
سلحشور شانزده ساله
ایستاده در آتش
شهیدعزیز
پروازدرمهران
پرواز تخریبچی
تخریبچی 25/زندگی شهید رجب پور
جام زهر
دیدم که جانم میرود
کاش برگردی
سربلند
تنها برای لبخند
خط مقدم
من به مردم شلیک نمی کنم
خواهردباغ
سکوی پنهان
غدیردرمدائن
از ام الرصاص تا خان طومان
یادداشت های یک غواص
اردوگاه شهدای تخریب
غواص ها بوی نعنا میدهند
هفتاد و دومین غواص
حسین پسرغلامحسین
من میترا نیستم
بچه های حاج قاسم
جشن حنابندان
با تو می مانم