
با تو می مانم

وزیری

۷۶۸

۱۴۰۲

۹۷۸۶۲۲۲۸۵۱۱۹۴
خاطرت رزمندۀ دفاع مقدس؛ سردار جمشید نظمی
جمشید نظمی از فرماندهان خوشنام، باتجربه و خوشفکر لشکر 31عاشورا و متولد 1339 در تبریز و از همراهان شهید مهدی باکری است. او تنها فرمانده گردانی است که در آنسوی دجله تا لحظۀ شهادت سردار نامدار اسلام؛ شهید مهدی باکری در کنارش ماند. این کتاب به روایت زندگی این رزمندۀ دفاع مقدس و خاطرات ایشان از شهید مهدی باکری میپردازد.
برشی از کتاب با تو میمانم
خشاب را از دستش کشیدم و با صدایی بلندتر گفتم: آقامهدی! بلند شو برو عقب. لازم نیست شما اینجا باشید. من اینجا هستم، بچهها هستند... سرش را بالا آورد و چشم در چشمانم دوخت. چشمانش کاسه خون بود. خشاب را از دستم گرفت و گفته هایش را دوباره تکرار کرد: آقاجمشید، حالا وقت رفتن نیست. وقت جنگیدن است. وظیفه ما مقاومت است. به همه بگو ایستادگی کنند. دیگر نتوانستم چیزی بگویم، حس کردم حجت بر من تمام است که بجنگم..
برای تهیه کتاب با تو میمانم و سایر آثار نویسنده کلیک کنید.
کتابی جذاب و با ارزش که صد بار هم بخوانی، بازم کمه.
عالی بود. حتما این کتاب را بخوانید.
جام زهر
دیدم که جانم میرود
کاش برگردی
سربلند
تنها برای لبخند
یکی مثل شما
عروسی پشت خاکریز
من متوسلیان راکشتم
شیرین وعامریه
شهیدمحمدبلباسی
با تو می مانم
بچه های حاج قاسم
حماسه هویزه
کوچه نقاش ها
اردوگاه شهدای تخریب
فقط غلام حسین باش
یک محسن عزیز
غواص ها بوی نعنا میدهند
هفتاد و دومین غواص
شب های قدرکربلای5