بادیه فروش.شهید رجایی
رقعی
۱۰۰
۱۴۰۲
۹۷۸۶۲۲۲۸۵۱۱۴۹
برگهایی از زندگی شهید محمدعلی رجایی
شهید رجایی دومین رئیسجمهور ایران است که در تاریخ 8شهریورماه1360 در بمبگذاری دفتر نخستوزیری به شهادت رسید. کتاب بادیه فروش از مجموعه کتابهای «پابرهنه» است که به روایت بخشهایی از زندگی شهید محمدعلی رجایی میپردازد. شهید محمد على رجایی، در سال 1312 هجری قمری در شهرستان قزوین متولد شد، تحصیلات ابتدایى را تا اخذ گواهینامه ششم ابتداى در همین شهرستان به انجام رساند. در سن چهار سالگى از وجود داشتن نعمت پدر محروم شد و تحت تکفل مادر مهربان و منیع الطبع قرار گرفت. در سال 1327 به تهران مهاجرت کرد و سال بعد یعنى در 1328 وارد نیروى هوایى شد. در مدت 5 سال خدمت در نیروى هوایى، دوره متوسطه را با تحصیل شبانه گذراند، سپس در سال 1335 به دانشسراى عالى رفت و به سال 1338 دوره لیسانس خود را در رشته ریاضى به پایان برد و به سمت دبیر ریاضى به استخدام وزارت فرهنگ در آمد و به ترتیب در شهرستانهاى خوانسار، قزوین و تهران به تدریس، اشتغال ورزید. به دنبال عزل بنى صدر از ریاست جمهورى، شهید رجائى با راى اکثریت مردم محرومى که شاهد تلاشهاى صادقانه (این فرزند صدیق ملت و مقلد با وفاى امام "ره " بودند به ریاست جمهورى انتخاب شد. دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامى که توان تحمل وجود این مایه امید مستضعفان و عنصر ارزشمند و دلسوز را نداشتند در هشتم شهریور ماه 1360 او را به همراه یار قدیمىاش شهید باهنر در انفجار دفتر نخست وزیرى به شهادت رساندند.
برای تهیه کتاب «بادیه فروش» و سایر کتابهای نویسنده کلیک کنید.


چه قدر خوب بود روایتهای این کتاب. مفید وخواندنی
چه فرد نازنینی بودند شهبد رجایی، حیف که ایشان را از دست دادیم. کتاب عالی بود.
اگر دوست دارید با شهید رجایی بیشتر آشنا شوید، این کتاب را بخوانید. خیلی خوبه.
فرزندابوتراب.مرحوم ابوترابی
عبای سوخته.شهید بهشتی
تنها در محراب.شهید مدرس
جام زهر
روایت سوم
تنها برای لبخند
دیدم که جانم میرود
سربلند
کاش برگردی
مجموعه کتاب ویژه
وعده صادق
روایت آتش
دوره توزودتربکش
محو اسرائیل
دوره جاسوس بازی
دوره طنزالمثل ها
وعده صادق.پالتویی
دوره 14خورشید
پروازدرمهران
شهیدعبدالله اسکندری
جایی که هیچکس نیست
طلایه دار
به قلبش اشاره کرد
بادیه فروش.شهید رجایی
عبای سوخته.شهید بهشتی
ارمغان بهشت
ایستگاه خیابان روزولت
چمران مظلوم بود/خاطرات شهید چمران
نور علی
حماسه هویزه
کوچه نقاش ها
یادداشت های یک غواص
خانم کارکوب
طاهرخان طومان
تنها در محراب.شهید مدرس
من مادرم.فرید
فقط غلام حسین باش
می خواهم با تو باشم/خاطرات شهید متوسلیان
توشهیدنمی شوی
بر بلندای حلب
بیست سال وسه روز
بچه های حاج قاسم
من محافظ حاج قاسمم