خط مقدم
رقعی
۵۲۸
1403
۹۷۸۶۰۰۸۸۵۷۸۱۵
معرفی کتاب
کتاب خط مقدم، نوشتۀ فائضه غفارحدادی، دربارۀ زندگی دانشمند برجسته، سردار شهید حسن طهرانیمقدم، است. پس از صدور فرمان تاریخی امام(ره) مبنیبر تشکیل نیروهای سهگانۀ سپاه پاسداران، شهید مقدم در سال 1364 به سِمت فرماندهی موشکی نیروی هوایی سپاه منصوب شد. این کتاب روایتی از سالهای 1363-1365 را بدون رؤیاپردازی نویسنده شامل میشود. سردار حسن طهرانیمقدم تا روز آخر عمر نیز بهعنوان مسئول این سازمان در ایجاد یک توان علمی و دانشی پایه و زیربنایی مشغول کارهای علمی و تحقیقاتی بود و در پادگان امیرالمومنین(ع) شهرستان ملارد، درحالیکه برای آزمایش موشکی آماده میشد، بر اثر انفجار زاغۀ مهمات به یاران شهیدش (احمد کاظمی، حسن شفیعزاده، حسن غازی، غلامرضا یزدانی و...) پیوست.
گزیدۀ متن کتاب خط مقدم
جلسه با محسن رضایی با حضور حسنآقا و حاجیزاده و سیدمجید و سیدمهدی و سیوندیان و چند نفر دیگر، فردای همان روز تشکیل شد. آقامحسن چند بار سؤال خود را تکرار کرد: «شما مطمئنین که خودتون میتونین موشکو پرتاب کنین؟» و هربار حسنآقا مطمئنتر از بار قبل پاسخ مثبت داد. «بهنظر من که حتی اگه شما بتونین موشکها رو شلیک کنین بازم امید زیادی نیست؛ چراکه لیبیاییها با این روندی که دارن ادامه میدن بعیده که دیگه به ما موشک بدن. چند تا از قبلیها مونده؟» «کمتر از ده تا.» آقامحسن باشوخی ادامه داد: «مقدم، این بچههایی که دور خودت جمع کردی از بهترین بچههای جنگن. من الان فرمانده گردان نیاز دارم. فرمانده تیپ نیاز دارم. اینا رو ولشون کن بیان!» حسنآقا خندهای کرد: «این چه حرفیه، آقامحسن؟ یعنی الان از یه فرمانده گردان کمتر دارن به جنگ خدمت میکنن؟ نه، ما هرطور شده نمیذاریم کار موشکی بخوابه...»
برای تهیه کتاب خط مقدم و سایر آثار نویسنده، کلیک کنید.
کسانی که می خواهند مفهوم توکل به خدا و توسل به اهلبیت را درک کنند می توانند از لابلای صفحه های این کتاب و سیره این شهید گرامی و بزرگوار به مفاهیم بلندی دست پیدا کنند. روحش شاد یادش گرامی
عالی هر ایرانی حتما باید این کتاب رو بخونه تا بدونه چرا و چطور الان امنیت داره
فکر میکردم زندگی نامه شهید مقدم هست ولی خیلی زود فهمیدم فشار کاری شهید مقدم مجالی برای زندگی خانوادگی برای ایشون نذاشته بود و این کتاب تنها یک برهه از فعالیت های موشکی شهیدو همکارانشون رو گفته ،مدام خودمو جای شهید و همکاراش میذاشتم و مطمین بودم اگه من بودم کم اورده بودم اونم تو اون شرایط سخت. ضمن خوندن کتاب سرماو استرس شب های عملیات موشکی کاملا حس میشد جدای از هیحانی که این کتاب داره واقعیت هایی از زمان تاریخ جنگ گفته که کمتر تو تلویزیون و مستند ها پخش شده من به شخصه خیلی از اتفاقات این کتاب رو نمیدونستم ..... ازینکه با نقش سردار حاجی زاده اون موقع ها هم اشنا شدم خیلی ذوق کردم .ای کاش زحمات و خون دل خوردن های ایشون و همکارانشون بیشتر بدونیم ....
بسیار کتاب جذاب و خواندنی ای هست. کاش با پرتاب موشک تمام نمیشد و با ادامه فعالیت های شهید هم آشنا میشدیم
یه روایت خیلی جذاب از زندگی شهید موشکی ایران و چگونگی پیشرفت نظامی ایران
مردی با آرزو های دوربرد
شبیه
خورشیدکه غرق نمی شود
سربرخاک دهکده
جام زهر
دیدم که جانم میرود
تنها برای لبخند
روایت سوم
کاش برگردی
سربلند
حاج ابوالفضل
مردابدی
ام علاء
خط مقدم
با دستهای خالی/خاطرات شهید طهرانی مقدم
گام تمدن ساز
امواج اراده ها
بادیه فروش.شهید رجایی
درآمدی برگونه شناسی جریانهای غیرانقلابی درحوزه
صعود چهل ساله
سلیمانی عزیز
اثر انگشت
ماه در آینه