یکی مثل شما
۲۷۲
۱۴۰۱
۹۷۸۶۲۲۲۸۵۲۶۴۱
روایت زندگی سروان صفرعلی میرزایی که بعد از گذراندن دوران پرشور و هیجان کودکی و نوجوانی در روستای چشمه شور( استان خراسان رضوی) برای حفظ امنیت داخلی عضو بسیج میشود. با وجود نگرانی خانواده از حضورش در جبهه، به استخدام ارتش در میآید تا بتواند با یادگیری فنون نظامی از کشور دفاع کند. حتی گاهی بهجای دیدار خانواده، از مرخصی هایش برای آموزش خنثی کردن مین به بسیجیان استفاده میکند. این کتاب شرح خاطرات او از کودکی تا حضور یک بسیجی ارتشی در جبهههای غرب و جنوب است.
گزیدهای از کتاب «یکی مثل شما»:
سرم را که بالا گرفتم. اسیرِ عراقی توی چشمانم زُل زده بود. چند دقیقهای با اسلحه کلنجار رفتم ولی نتوانستم باز کنم. خودم را روی زمین کشیدم و نزدیکش نشستم. نمیدانم چرا حسی درونم میگفت میتوانم به او اعتماد کنم. اسلحه را دستش دادم و خواستم باز و بستش کند. مرحله به مرحله به من یاد میداد. هر بار توی چشمانش نگاه میکردم، بیشتر مطمئن میشدم گریهاش گرفته و به سختی خودش را کنترل میکند. علت رفتارش را نمیفهمیدم. کارش که تمام شد من هم یکبار اسلحه را باز و بسته کردم. با نگاهش تاییدم میکرد. یکی دو بار نزدیک بود اشتباه کنم. دستم را میگرفت تا مانع کارم شود. حالا من هم بغض کرده بودم. اسلحه را که کامل بستم هر دو اشک میریختیم. علت گریههای خودم را هم نمیفهمیدم، شاید به خاطر مظلومیت خودمان که باید کار با سلاح را از دشمن یاد میگرفتیم، یا این که چرا به ما حمله کردند تا ما چارهای جز دفاع نداشته باشیم.


چه قدر خوب و جالب بود این کتاب.
همیشه خاطرات این عزیزان، برایم ارزشمند بوده، این کتاب هم عالی بود واقعا.
عالی بود. سلام خداوند بر این شهید.
چه قدر زندگی این رزمنده، جالب بود و تاثیر گذار. پیشنهاد مطالعه.
یه روایت خوب و مستند. حتما مطالعه شود.
این روایتها، پر است از درسهای ایثار، شجاعت و فداکاری. توصیه می شود که بخوانید این کتاب را.
قلم نویسنده واقعا خوب بود. روایتهایی پر از ایثار و شجاعت.
جام زهر
روایت سوم
کاش برگردی
خط مقدم
دیدم که جانم میرود
سربلند
دوره تربیت اسلامی
وعده صادق
جایی که هیچکس نیست
طلایه دار
روایت آتش
شهیدعبدالله اسکندری
رایحه
شهیدمحسن فخری زاده
دوره ردپای نور
دوره جاسوس بازی
دوره طنزالمثل ها
ارمغان بهشت
عروسی پشت خاکریز
میاندار گودآب وآتش
یکی مثل شما
طلایه دار
می روم تا مجنون بماند
برای بارآخربخند
جایی که هیچکس نیست
حاج ابوالفضل
همسفرآتش وبرف
روزهای اردیبهشت
راز پلاک سوخته
بادیگارد.خاطرات سرتیم حفاظت محسن رضایی
پروازدرمهران
تخریبچی 25/زندگی شهید رجب پور
غواص دریادل
یکی مردجنگی
خلبان اف 14
راض بابا
عروسی پشت خاکریز
مهاجرهندیجان
خط تماس
درشهرمادری رستم