
جاسوس بازی 1

رقعی

۲۸۴

۱۴۰۳

۹۷۸۶۲۲۶۶۰۹۶۹۲
داستانی واقعی از ایرانیهایی که به کشور خود خیانت کردند
کتاب جاسوسبازی، نوشتۀ حمید داودآبادی، داستانی واقعی است از ایرانیهایی که به کشور خود خیانت کردهاند. آنچه در این کتاب خواهید خواند، ماجراهایی بسیار تلخ است از برخی افراد که خواسته یا ناخواسته، خود را قربانی بیگانگان کردند. هیچکدام از این ماجراها تخیلی، داستان، و ساختهوپرداختۀ ذهن یک داستاننویس نیست. همۀ آنچه خواهید خواند، حوادثی است که چهبسا به ریختن خونهای بیگناهان بسیاری منجر شده است تا دشمنان از دستاندازی به کشور عزیزمان ایران، ناکام بمانند.
گزیدۀ متن
گویند روزی تیمور گورکانی با لشکریانش شهری را به محاصره درآورد. هرچه کرد، نتوانست مقاومت اهالی شهر را بشکند تا آنجا را اشغال کند. چند روزی بدین منوال گذشت. ناگهان خبر آوردند عدهای از داخل شهر آمدهاند. آنها را نزد تیمور بردند. تعداد اندکی از اهالی شهر بودند. با دیدن تیمور، با ذوقوشوق به او گفتند: «ای تیمور جهانگشا! الان بهراحتی میتوانی قدم بر شهر ما بگذاری. ما آن عده را که در برابر شما مقاومت میکردند، کشتیم و تعدادی را هم اسیر کردیم و خدمت شما آوردهایم. حال قدم بر دیدۀ ما نهید و شهر و دیار ما را نیز بر فتوحات خویش بیفزایید.»
تیمور که اینگونه دید و شنید، برآشفت و با عصبانیت دستور داد تا گردن همۀ آنان را بزنند.
همراهان تیمور از چنین فرمانی تعجب کردند و از او پرسیدند: «تیمور بزرگ، چرا فرمان قتل اینان را میدهی؟ اینها که به شما خدمت کردند و اهالی شهر خویش را کشتند یا اسیر کردند و کار ما را برای فتح شهر آسان کردهاند.»
تیمور گفت: «اینها که به هموطنان خویش اینگونه خیانت کردهاند، خدا میداند فردا با ما چه خواهند کرد! پس سریع گردن این خائنان به وطن خویش را بزنید.»
چه قدر جذاب و تلخ و آموزنده
چه قدر این کتاب خوبه و مطالعه اش مفید برای این روزها
عالی بود. قلم نویسنده خیلی خوب بود
قلم آقای داوود آبادی، در این کتاب، واقعا عالی بود.
کتاب جالبی بود. برای این روزهای بعد از جنگ دوازده روزه، خیلی خوبه مطالعه اش.
جاسوس بازی 3
جاسوس بازی 2
عباس برادرم
سیدعزیز
سرهنگ ربایی
دوج
مجدل شمس
ازدوکوهه به موصل
من متوسلیان راکشتم
من به مردم شلیک نمی کنم
شیرین وعامریه
خواهردباغ
بهروزخرمشهر،بهروزمن
جام زهر
تنها برای لبخند
دیدم که جانم میرود
سربلند
پرواز تخریبچی
شهید احمد متوسلیان
تاریخ شفاهی ماجرای علامه وانقلاب2
تصویری در بند
شهید حمید سیاهکالی مرادی
ام علاء
مردی با آرزو های دوربرد
آفتاب غریب
شهید علیرضا توسلی
شهید مهدی زین الدین
شهید محمدرضا تورجی زاده
لبخندی به رنگ شهادت
منشور بزرگداشت داران
پلاسما
گرای باقر
ردپای نور جلد دوم
جاسوس بازی 1
تنها در محراب.شهید مدرس
گام تمدن ساز
عبور ازسینمای سانسور
گنج های کلات
نور علی
من مطمئنم
صعود چهل ساله
ایستگاه خیابان روزولت
من میترا نیستم
من اینجا نمی مانم /خاطرات شهید افشردی
بر بلندای حلب
خون دلی که لعل شد
جعبه سیاه
ازمشهدتاژوهانسبورگ
می خواهم با تو باشم/خاطرات شهید متوسلیان
ملاصالح
تندتر از عقربه ها حرکت کن
چشم روشنی
همیشه مربی