
شب حنظله ها

رقعی

۲۵۳

خاطر

۹۷۸۶۲۲۷۱۷۷۴۶۶
خاطرات داستانی روحانی شهید؛ محمدمهدی آفرند
کتاب شب حنظلهها، نوشتۀ رضا کشمیری، خاطرات داستانی روحانی شهید، محمدمهدی آفرند، فرمانده دستۀ ویژۀ غواص؛ گردان 412 لشکر 41 ثارالله است. متولد 1344 در شهر رفسنجان. از سن پانزدهسالگی راهی جبهه شد. در عملیاتهای بیتالمقدس، والفجر مقدماتی، خیبر، والفجر8، کربلای1، و کربلای4 و 5 شرکت کرد. پس از دریافت مدرک دیپلم، در مدرسۀ کرمانیهای قم به تحصیل علوم دینی مشغول شد و با همدرسان حوزوی خود همچون شهیدان کشمیری، عبدالهی، فقیه، موسوی، و حیدری به تمرین درس جانفشانی میپرداختند.
گزیدۀ متن کتاب شب حنظلهها
چند دقیقهای برای بچهها سخنرانی کرد و در پایان، روضۀ حضرت زهرا(س) را خواند. همه اشک میریختند، خودش از همه بیشتر. شروع کرد به سینه زدن و نوحه خواندن: «چه زیباست شهادت، چه زیباست شهادت، شهادت شیرین است.» آخر سخنانش گفت: «بچهها امشب، شب حنظلههاست، امشب خیلی از حنظلهها (تازهدامادها) شهید میشن!» یکی از بچهها پرسید: «منظورت چیه؟! کدومیکی از بچهها شهید میشن؟» با دست اشاره کرد سمت یکییکی و گفت: «تو شهید میشی!... تو و تو شهید میشید!...» یکی از بچهها سرش را نزدیک گوش محمّدمهدی برد و پرسید: «خودت چی؟! خودت هم حنظله هستی.» لبخندی شیرین زد: «خودم هم امشب شهید میشم.»
برای تهیه کتاب شب حنظلهها و سایر آثار نویسنده، کلیک کنید.
تک تک صفحات این کتاب را باید با جان و دل خواندنی. واقعا عالی بود قلم نویسنده در این کتاب.
گلوله های داغ
سلام بر میت
ساحل خونین اروند
حاج محمد
دیدم که جانم میرود
سربلند
جام زهر
تنها برای لبخند
پرونده فوق سری 2040
درگاه این خانه بوسیدنی است
از پمبا تا ماریانا
بی برادر
کتاب کار بیانیه گام دوم
بهنام
حسین پسرغلامحسین
شهیدنوید
سردارمن
بر بلندای حلب
اردوگاه شهدای تخریب
یادگار
اقتصاد صهیونیسم
فقط بیا
خاک پای قدمهایت
شب حنظله ها
آخررفاقت
عقیق
خاک پای قدمهایت
دخترشینا
جنگ در مرخصی
یادگار
من زینب تو هستم
چه کسی مرا هل داد؟
رازاحمد
جوانمرد 1
چمران مظلوم بود/خاطرات شهید چمران
سفرسرخ
اردوگاه شهدای تخریب
ازدواج به سبک شهدا
تنهازیرباران
می خواهم با تو باشم/خاطرات شهید متوسلیان
حسین پسرغلامحسین
هنر اهل بیت ع
خورشیدکه غرق نمی شود