خسارت محض و دیپلماسی هسته ای
روایتی مستند از انجام مذاکرات هستهای و تصویب برخی کنوانسیونهای بینالمللی خطرساز
کتاب خسارت محض و دیپلماسی هستهای، نوشتۀ ابراهیم کارخانهای، روایتی مستند است از انجام مذاکرات هستهای و تصویب برخی کنوانسیونهای بینالمللی خطرساز. کتاب حاضر حاوی مطالب، مقالات و یادداشتهایی است که همزمان با انجام مذاکرات هستهای و تصویب برخی کنوانسیونهای بینالمللی خطرساز، با هدف دفاع از منافع ملی و امنیت ملی در صحن علنی مجلس شورای اسلامی طرح یا در سطح رسانههای کشوری بهرشتۀ تحریر درآمده است و بنا به مقتضیات زمانی دربرگیرندۀ هشدارهای بههنگام به تیم مذاکرهکننده و دستگاههای سیاسی و دیپلماسی کشور است که در وسط میدان جنگ نرم سیاسی، تهیه و تدوین شده است. بر همین اساس، تاریخ انتشار هر یادداشت که در ذیل آن آمده است از ویژگیهای برجسته کتاب حاضر است که گواه پویایی مطالب آن میباشد. در ارتباط با موضوع هستهای، تصمیمسازان برجام با خوشبینی به آمریکا و غرب و پیشدستی در اجرای سخاوتمندانۀ تعهدات، امضای «جان کری»، وزیر امور خارجۀ وقت آمریکا را بهعنوان تضمین پایبندی دشمن به تعهدات پذیرفتند و به رفع موقت و نیمبند 120روزه و 180روزۀ تحریمها بر روی کاغذ اکتفا کردند که درنهایت با عدم موافقت رئیسجمهور بعدی آمریکا (دونالد ترامپ) در تمدید تعلیق تحریمها، بنیان سست و پوشالی برجام از هم گسسته شد. درحالیکه آمریکا پس از خروج از برجام، بدون پرداخت کوچکترین هزینهای به تمام خواستههای خود دست یافته بود و در تداوم سناریوی از قبل طراحیشده با اروپا و اعمال تحریم حداکثری نیز درصدد توقف قدرت موشکی و منطقهای ایران برآمد. در مقابل، دولت جمهوری اسلامی ایران نهتنها به لغو تحریمها، که هدف اصلی توافق بود، دست نیافت، بلکه به اذعان وزیر امور خارجه، آقای دکتر ظریف، حتی موفق به افتتاح یک حساب بانکی در لندن نیز نشد! خودشیفتگی در تصویب برجام تا حدی بود که علیرغم هشدارها و تأکیدهای مقام معظم رهبری مبنی بر «توافق نکردن بهتر از توافق بد است»، هدف اصلی تیم مذاکرهکننده شد استراتژی «توافق به هر شکل ممکن». با نادیده گرفتن هشدارهای مکرر رهبر حکیم و فرزانۀ انقلاب مبنی بر هوشیاری در برابر فریب و فرود شمشیر خیانت دشمن، تا حدی پیش رفتند که رهبر معظم انقلاب با صراحت اعلام فرمودند که «برخی خطوط قرمز در برجام رعایت نشد». بعد از تصویب مجلس و تأیید شورای نگهبان نیز در پاسخ به نامۀ رئیسجمهور، با 28 شرط (۹ شرط رهبری، ۹ شرط مجلس و 10 شرط شورایعالی امنیت ملی) در حالی با اجرای برجام موافقت کردند، که اگر تنها بند 2 از شروط ۹گانۀ رهبری اجرا میشد، اجرای برجام متوقف میگردید و فعالیتهای هستهای از سر گرفته میشد، بهطور قطع سرنوشت برجام به گونۀ دیگری رقم میخورد. شرطی که در آن بر اجرای بند3 مصوبه اقدام متناسب و متقابل مجلس در رابطه با اجرای برجام تأکید شده بود و بلافاصله با نخستین عهدشکنی آمریکا که درست یک روز پس از اجرایی شدن برجام رخ داد، باید این شرط عملی میشد.
گزیدۀ متن کتاب خسارت محض و دیپلماسی هستهای
در یکی از جلسات کمیسیون ویژۀ بررسی برجام از آقای عراقچی (عضو ارشد تیم مذاکرهکننده و رئیس ستاد اجرایی برجام) پرسیدم: «شما که همۀ امتیازات را یکجا پیشپرداخت کردهاید و دست خودتان را خالی نمودهاید، چه تضمینی وجود دارد که فردا آمریکاییها به تعهداتشان عمل کنند؟» ایشان با صراحت عنوان کردند: «اگر آنان به تعهداتشان عمل نکنند، آبرو و هیثیتشان در جهان زیر سؤال میرود و آنان دست به این کار نخواهند زد و ما برای محکمکاری، برجام را به تأیید شورای امنیت رساندهایم تا جلوی تخلف آنان گرفته شود.» بهاینترتیب، تیم مذاکرهکننده آبروی [نداشتۀ] آمریکا را بهعنوان تضمین اجرای تعهدات آمریکا در برجام پذیرفت! و آنان در مقابل با حذف واژۀ اعتماد از قاموس مذاکرات، جز با پیشپرداخت یکجای تمامی تعهدات جمهوری اسلامی ایران راضی به معامله نشدند! این در حالی بود که مقام معظم رهبری بارها تأکید فرموده بودند که آمریکاییها قابل اعتماد نیستند و از پشت، شمشیر خیانت بلند میکنند. نتیجۀ این خوشخیالی سیاسی این شد که آمریکا که به تمامی خواستههای هستهای خود دست یافت، اینک برای طرح خواستههای اصلی خود (توقف فعالیتهای موشکی و قدرت منطقهای جمهوری اسلامی ایران)، بازی برجامی جدیدی به راه انداخته است که در آن اروپا بهعنوان مدافع برجام و آمریکا بهعنوان مخالف آن، هدف مشترکی را علیه جمهوری اسلامی ایران تعقیب میکنند.
برای تهیه کتاب خسارت محض و دیپلماسی هستهای و سایر آثار نویسنده، کلیک نمایید.