از این ستون به آن ستون
خردهروایتهایی از پیادهروی اربعین حسینی
کتاب از این ستون به آن ستون، نوشتۀ محمدرضا وحیدزاده، خردهروایتهایی از پیادهروی اربعین حسینی است. نویسندۀ این اثر زائری است که حاصل تجربههای تلخ و شیرین و غریب و آشنای خود را از چندین سفر پربرکت پیادهروی اربعین گرد آورده و با نگارش در قالب خاطراتی شیرین، آنها را با مخاطبان خود سهیم شده است. مخاطب در این کتاب، ضمن موقعیتهای مختلف و در خلال صحنههای گوناگون، همسفر راوی کتاب میشود و گامبهگام با او، آنچه را در منازل مختلف این سفرها بر نویسندۀ کتاب رفته، به تماشا مینشیند.
گزیدۀ متن
خواستم با راننده چانه بزنم، که دیدم اصلاً چیز دیگری میگوید. میگفت: «من شما را رایگان میبرم بدره! آنجا هم تا صبح مهمان ما باشید.» لحظاتی حیران به هم نگاه کردیم و بعد، بیمعطلی پریدیم عقب تویوتا. راننده پایش را گذاشته بود روی گاز و برنمیداشت. نه کاری به دستاندازها داشت و نه ستون فقرات آنهایی که عقب ماشینش سوار کرده بود! در دل تاریکی میرفت و در پیچوخم جاده جاری میشد. از شدت باد، سرهایمان را در گریبان کرده بودیم و به یکدیگر سفت چسبیده بودیم. مدتی که گذشت، یکی از همراهان سؤال مهمی پرسید. با اضطراب گفت: «حالا مطمئنید این ماشین میره بدره؟»
سؤال نفر بعدی مهمتر بود: «اصلاً مطمئنید راننده و کمکش شیعهن؟»
برای تهیه کتاب از این ستون به آن ستون و سایر کتب نویسنده کلیک کنید.