مگر چشم تو دریاست!
رقعی پالتویی
۲۷۰
۱۴۰۰
۹۷۸۶۲۲۶۶۰۹۵۳۱
روایت زندگی همسر و مادر شهیدان جنیدی
کتاب مگر چشم تو دریاست، نوشتۀ جواد کلاته عربی، روایت زندگی همسر و مادر شهیدان جنیدی است. مردی که بعد از شهادت سومین فرزندش، فکر نکرد که دیگر تکلیفش را به اسلام و انقلاب انجام داده است و آخرین فرزندش را بگذارد بماند برای روزگار پیری و دستبهعصاییاش. مردی که گمان میکرد اگر امامجمعه است و جانمازش را جلوتر از مردم میاندازد و پیشنماز میشود، باید در همۀ کارها نیز جلوتر از دیگران باشد و پیشقدم شود و چهارمین فرزندش را به جبهه اعطا میکند. بخشهایی از متن این کتاب به فعالیتهای حاجآقا جنیدی، حاجخانم جنیدی، دامادها و عروسهای این خانوادۀ مجاهد در پشت جبهه میپردازد. همچنین، بخشهایی از متن کتاب نیز شامل روایتهایی از سه بازدید مقام معظم رهبری از بیت شهیدان جنیدی است. ازجمله آثار نویسنده میتوان به راهی به مجنون، در هیاهوی سکوت و... اشاره کرد.
گزیدۀ متن کتاب مگر چشم تو دریاست
یکی-دو روز مانده به اعزام، آمد توی آشپزخانه گفت: «مامان من دارم میرم!» «خب میدونم!» «میرم شهید میشم؛ اما آلبالوپلو نخوردمها!» گفتم: «آهان! خب از اول همین رو بگو. تو برو شهید شو، من آلبالوپلو میپزم میدم بیرون؛ نترس!» «چه فایده؟ دیگه من نیستم که بخورم!» «چشم مامان جان! کی خواستی و من درست نکردم؟» همینطور میگفتیم و میخندیدیم. اما بعد که رفت، با خودم گفتم: ایکاش آن حرف را به بچهام نمیزدم؛ حتی برای شوخی.
برای تهیه کتاب مگر چشم تو دریاست و سایر آثار نویسنده، کلیک کنید.