عاشقان ایستاده می میرند

عاشقان ایستاده می میرند

ناموجود

رقعی

۲۰۰

1398

۹۷۸۶۰۰۸۸۵۷۲۰۴

روایت داستانی رزمندۀ شیردل لشکر زینبیون؛ شهید سیدمحمد خوشبو (عدیل)
کتاب عاشقان ایستاده می‌میرند، نوشتۀ زهره شریعتی، روایت داستانی رزمندۀ شیردل لشکر زینبیون، شهید سیدمحمد خوشبو (عدیل) است. سیدمحمد فوق‌دیپلم را که گرفت، مشغول تحصیل در مقطع لیسانس شد. هم‌زمان در یکی از مدارس حوزوی پاکستان تحصیل می‌کرد. شش ماه قبل از اعزام به سوریه، به ایران آمد. اطلاعات سیاسی و انگیزۀ مذهبی سیدمحمد و همراهی و دوستی با جوانان پاراچنار در مدرسۀ دینی که در جهاد و مقاومت زبانزد هستند، در تصمیم او برای اعزام به سوریه تأثیر بسزایی داشت. به ایران آمد و برای دفاع از حرم عقیلۀ بنی‌هاشم، زینب کبری(س) عازم سوریه شد و در جهاد با تکفیری‌ها به شهادت رسید.


گزیدۀ متن کتاب عاشقان ایستاده می‌میرند
رفتم پیش مغیث و رایحه، گفتم: «شما از این ماجرای مصدوم شدن عمو علی خبر دارید؟» رایحه گفت: «آره، مصدوم شده.» مغیث گفت: «آره تو سوریه تیر خورده.» با تعجب وصف‌ناشدنی و با کمی نگرانی و دل‌شوره گفتم: «الان وقت شوخی نیست!» از نگرانی و دلشوره حالم بد شد، ولی به خودم روحیه می‌دادم. مغیث اصرار کرد حرفش را باور کنم. اشک توی چشمانم جمع شد، ولی گفتم: «چیزی نیست، حتماً زود خوب می‌شه، آره.» همان موقع صدای در شنیدم. شوهرعمه آمد داخل. همه داشتند گریه می‌کردند. صدای هق‌هق بلند شد. بعد یکهو صدای شوهرعمه بلند شد و داد زد: «علی شهید شده.» و بعد صدای گریه‌اش بلند شد. شوکه شدم. رنگ صورتم سفید شد. دلهره گرفتم. پاهایم شل شد. هزار تا سؤال ریخت توی سرم، یعنی چی؟! شهید؟! کجا؟! چطوری؟! دارید شوخی می‌کنید؟! قلبم داشت می‌ایستاد. احساس کردم باید به گوشه‌ای بروم. اشک‌هایم همین‌طور می‌ریخت. 


برای تهیه کتاب عاشقان ایستاده می‌میرند و سایر آثار نویسنده، کلیک کنید.

کتب دیگر انتشارات شهید کاظمی
کتب مرتبط
ما رادر شبکه های اجتماعی دنبال کنید