فانوس کمین
خاطرات آزاده رسول کریمآبادی
کتاب فانوس کمین، نوشتۀ غلامعلی نسائی، دربارۀ خاطرات آزاده رسول کریمآبادی است. روایتی از حماسه و دلاوری رزمندگان گردان خطشکن یا رسولالله(ص)، که در چهارده فصل گردآوری شده است. رزمندگانِ گردان یا رسولالله(ص) بیشتر دانشجوی بسیجی بودند و معروف به گردان نخبهها. رسول نقاط پنهان آنها را در این کتاب آشکار میکند که خود راه روشنی هستند برای هدایت. سطربهسطر کتاب درس بزرگی از روح مبارزه همراه با اخلاص و ایمان و شجاعت و دلاوری در انجام وظیفۀ الهی و مبارزه با استکبار جهانی است. نویسندۀ این اثر درک عمیقی دارد از یک رابطۀ دوسویه که این رزمندهها به امام و امام به اینها داشت. یک سلسهمراتب حقیقی که خود امام میفرمایند: «خدایا من را با بسیجیها محشور بگردان.»
گزیدۀ متن کتاب فانوس کمین
نقطۀ کمین در بین درگیری دو طرف قرار میگرفت. برای همین، یک فانوس در سنگر کمین داشتم تا بچههای ما بفهمند یک سنگر کمین جلوی رویشان هست. همینکه خاموش میشد، یکمرتبه گلوله بود که از کنار گوشت رد میشد. بچهها با دیدن هر شبحی شلیک میکردند. فانوس کمین که خاموش میشد، ترس برممیداشت و دلشوره میگرفتم. از مرگ هراسی نداشتم؛ از بیخودی کشته شدن متنفر بودم. آدم خط اول جنگ باشد، بعد یک تیر خودی از پشتسر آدم را بکشد! گمانم شهدا توی بهشت به آدم بخندند و فرشتهها دستش بیندازند! شبها تا صبح زیارت عاشورا میخواندم و نمازهای قضا. یکجور میقات بود؛ فرصتی بود که خدا در اختیارم قرار داده بود.
برای تهیه کتاب فانوس کمین و سایر آثار نویسنده، کلیک کنید.