شکارشکارچی1
رقعی
۳۴۸
۱۴۰۱
۹۷۸۶۰۰۸۸۵۷۸۶۰
روایت داستانی جوانان میهنپرست جهان عرب
کتاب شکار شکارچی (جلد اول)، نوشتۀ صالح مرسی، روایت داستانی جوانان میهنپرست جهان عرب است. این مجموعه بر اساس واقعیت است؛ سازمانهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی از زمان تشکیل تاکنون، سعی دارند با بیان داستانهایی از قدرت اطلاعاتیشان در رسانهها، اعتمادبهنفس جوانان جهان اسلام را از بین ببرند و بذر ترس و ضعف را در دل آنان بکارند. این اثر از مجموعه رمان «خانۀ عنکبوت» است.
گزیدۀ متن کتاب شکار شکارچی(جلد اول)
«نبیل» در آن شبی که ابوسلیم با صراحت با او گفتگو کرد، نتوانست بخوابد. نمیدانست این راهی که او با اختیار خودش در آن پا میگذارد، به کجا خواهد رسید. او یقین داشت که گام بعدی از فردا صبح آغاز میشود و پایانی بر زندگی کنونیاش و شروعی برای یک زندگی جدید خواهد بود. در رختخوابش میغلتید و میکوشید بخوابد، اما بیفایده بود. چشمهایش کمی گرم شد، اما با دیدن کابوسی از خواب پرید و تمام بدنش غرق عرق شد. در کابوس دیده بود که از کوه بلندی سقوط میکند.
فردا صبح، وقتی از پنجرۀ اتاقش به بیرون نگاه کرد، دید زندگی در خیابانها جاری است. نتوانست در اتاق بماند. اتاق را ترک کرد و خودش را به خیابان سپرد و بیهدف در آن حرکت کرد. نبیل سالم هیچگاه آن شب را در زندگیاش فراموش نخواهد کرد؛ شبی که تیغ برهنه بر گردنش گذاشته شده بود و او چیزی جز یک ابزار دست نبود که خودش را به بهایی اندک فروخته بود.
وقتی افسر پلیس آلمانی آن جملات را به او گفت، زمین در زیر پایش سست شد. احساس میکرد که از فراز ابرها بر زمین سقوط کرده است. مأمور بستههای مواد مخدر را زیرورو میکرد. بوی مواد هوای آپارتمان را پر کرد. سیلی از سؤالات مأمور بهسویش سرازیر شد و نزدیک بود او را دیوانه کند.
برای تهیه کتاب شکار شکارچی (جلد اول) و سایر آثار نویسنده، کلیک کنید.


عاشق این مجموعه کتاب از خانه عنکبوت هستم، عالیه واقعا این کتاب
سکوی پنهان
شکارشکارچی2
نفوذدرموساد
جام زهر
روایت سوم
کاش برگردی
خط مقدم
دیدم که جانم میرود
سربلند
سکوت تاسوکی
دوره تربیت اسلامی
روایت آتش
وعده صادق
جایی که هیچکس نیست
طلایه دار
دوره جاسوس بازی
دوره طنزالمثل ها
رایحه
شهیدمحسن فخری زاده
دوره ردپای نور
ارمغان بهشت
شهیدعبدالله اسکندری
وعده صادق.پالتویی
شکارشکارچی1
نفوذدرموساد
سکوی پنهان
بی سرزمین
صعودبه پرتگاه
اشک دشمن
جنگ درسرزمین مصر
زندان خون
شیفته تلویزیون
یک تکه زمین کوچک
پولینا چشم و چراغ کوهپایه
کودک،سربازودریا
الهه غروب
مزرعه حیوانات
بابالنگ دراز
ته کلاس ردیف آخر صندلی آخر
برادربزرگ تر
باغ مخفی
شاهزاده و گدا
انگشت جادویی