لحظه های عاشقی

لحظه های عاشقی

ناموجود

رقعی

۱۶۸

۱۳۹۷

۹۷۸۶۰۰۸۸۵۷۷۸۵

‌نیم‌نگاهی به زندگی و اوج‌بندگی سردار شهید؛ محمد شیخ‌بیگ
کتاب لحظه‌های عاشقی، نوشتۀ آذر همتی، نیم‌نگاهی به زندگی و اوج‌بندگی سردار شهید، محمد شیخ‌بیگ است. شهید محمد شیخ‌بیگ در ۲۸تیرماه۱۳۳۵ در شهر جوپار متولد شد. دوران تحصیلات ابتدایی را در همان شهر گذراند و به‌دلیل نبود امکان ادامۀ تحصیل در جوپار، به کرمان رفت. در مهر۱۳۵۴ به‌علت اقدام علیه رژیم‌ پهلوی و توزیع اعلامیه، نوارهای سخنرانی امام(ره)‌، نوارهای مذهبی و آتش ‌زدن چند مغازۀ مشروب‌فروشی، دستگیر و روانۀ زندان شد. «اعدام» حکمی بود که دادگاه رژیم ‌پهلوی برای شهید شیخ‌بیگ رقم زد؛ ولی این حکم با تلاش خانواده و وکیلی که گرفته بودند، با یک درجه تخفیف، به زندان ابد تقلیل یافت و بالاخره محمد در ۲۲بهمن۱۳۵۷ همراه دیگر زندانیان ‎سیاسی، به‌دست توانای مردم مسلمان ایران آزاد شد. پس از پیروزی انقلاب ‌اسلامی و با تشکیل سپاه پاسداران، به عضویت این نهاد نوپای انقلاب درآمد. با آغاز تحرکات گروهک‌های ‌منافق در کردستان و دیگر نقاط کشور، به‌‌عنوان اولین داوطلبان اعزام برای حضور در کردستان اقدام کرد و نامش در لیست قرار گرفت. سرانجام در 4‌آذرماه۱۳۶۵ در کربلای۴ و منطقۀ شلمچه مزد خدمات و رشادت‌هایش را گرفت و به درجۀ شهادت نائل آمد.


گزیدۀ متن کتاب لحظه‌های عاشقی
زمانی ‌که محمد شش‌ساله شد به دبستان پهلوی آن زمان رفت که حالا نامش شده «شهیدحسین فدایی» بااستعداد و پرجنب‌وجوش بود. روزی‌که به مدرسه نمی‌رفت، از آرامش کلاس همه می‌فهمیدند که محمد غایب است. یکی از سرگرمی‌هایش در کنار دوستان، نقل و پختن سیب‌زمینی در آتش بود. هروقت خیلی خسته و گرسنه بود می‌فهمیدیم بیرون از منزل خیلی دوندگی کرده ‌است. محمد از مهدی، برادر بزرگ‌ترمان حساب می‌برد و گاهی که خیلی بازیگوشی می‌کرد مهدی به او تذکر می‌داد؛ ولی به‌محض اینکه چشم برادر بزرگ‌تر را دور می‌دید دوباره به‌دنبال بازی و شیطنت می‌رفت.

برای تهیه کتاب لحظه‌های عاشقی و سایر آثار نویسنده، کلیک کنید.

کتب دیگر انتشارات شهید کاظمی
کتب مرتبط
ما رادر شبکه های اجتماعی دنبال کنید