تو دیگر بمان
رقعی
۱۶۸
۱۴۰۱
۹۷۸۶۲۲۲۸۵۱۲۰۰
روایت زندگی بانو خدیجه براتی؛ همسر شهید، خواهر شهید و فرزند شهید
روایت زندگی خدیجه براتی، همسر شهید حسین براتی، دختر شهید علی آقا براتی و خواهر شهید احمد براتی است. بانویی که بعد از شهادت عزیزانش نخواست به بقیه وابسته باشد و خودش بلند شد، رشد کرد و قوی شد و بعد از چند سال، دوباره فرزندش را راهی سوریه کرد.
گزیده متن کتاب تو دیگر بمان
چراغ را روشن کردم تا عکس حسین و آقا و احمد را روی دیوار ببینم. عکسشان را کنار دیوار ورودی آشپزخانهزدهام. شاید هم میخواستم آنها من را ببینند. دستم را به دیوار گرفتم و آمدم روبرویشان نشستم. همهشان داشتند نگاهم میکردند. توی چشمانشان زل زدم و گفتم حالا وقتش بود؟ مگر من چقدر توان دارم. این همه داغ بس نبود؟ مگر قرار نبود از آن بالا هوایم را داشته باشید؟ اینطوری؟ اینطوری که به سر مجتبی بیاندازید برود سوریه؟ یعنی همه چیز از نو شروع شود؟ دوباره تنها شوم؟ مگر این شانهها چقدر تحمل دارند؟
برای تهیه کتاب تو دیگر بمان و سایر آثار نویسنده، کلیک کنید.


چه قدر این خاطرات، به دل می نشینند. خیلی این کتابها را دوست دارم.
جام زهر
روایت سوم
خط مقدم
دیدم که جانم میرود
سربلند
کاش برگردی
مجموعه کتاب ویژه
رایحه
شهیدمحسن فخری زاده
دوره ردپای نور
ارمغان بهشت
دوره تربیت اسلامی
وعده صادق
جایی که هیچکس نیست
طلایه دار
روایت آتش
وعده صادق.پالتویی
دوره توزودتربکش
دوره 14خورشید
شهیدعبدالله اسکندری