
تلخ و شیرین از اسارت
مجموعهای از خاطرات آزادگان جنگ تحمیلی
پرداختن به وقایع دوران اسارت آزادگانی که حقا ذخایر این انقلاب اند، کاری سخت و دشوار است؛ چون تبیین و ترسیم فضای سنگین و غیر قابل باور اردوگاه های مخوف حزب بعث تنها برای کسانی میسور است که تلخی ها و مرارت های آن را با تمام وجود لمس کرده اند. مجمومه خاطرات آزادگانی که نویسنده تلاش کرده تا قدمی برای آشنایی مظلومیت های فرزندان غیور ملت و نیز رشادت ها و ایستادگی های اعجاب برانگیز شان را به مخاطب نشان دهد.در این مجموعه بیش از ۱۵۵ خاطرهٔ تلخ و شیرین از زبان ۳۴ نفر از آزادگان و نیز چند کتاب جمع آوری شده که هر خاطره دارای عنوانی مستقل و بر اساس حروف الفبا تنظیم شده است.
بخشی از کتاب تلخ و شیرین از اسارت
موقع عزاداری یکی از اسرای مسیحی به نام آلبرت گفت: برای مراقبت و نگهبانی من پشت پنجره میایستم. از او پرسیدیم: اگر عراقیها ما را هنگام عزاداری ببینند و کتک بزنند، برایمان لذت بخش است، چون به آن اعتقاد داریم. اما تو چی؟ اگر عراقیها بفهمند خیلی اذیتت میکنند. آلبرت گفت: اینکه من مسلمان نیستم و اسلام دین من نیست، درست. اما همانطور که ایران وطن من است و برای آن جنگیدم، اسلام هم دین هموطنان من است و برای من ارزشمند است. بنابراین اگر در این راه کتک هم بخورم برای من لذت بخش است. ضمن آنکه امام حسین (ع) به سبب جوانمردی و نرفتن زیر بار ظلم، به شهادت رسید. شما هم برای چنین شخصی عزاداری میکنید و این برای من مهم و ارزشمند است. به همین دلیل دوست دارم به شما کمک کنم.
برای تهیه کتاب «تلخ و شیرین از اسارت» و کتابهای دیگر نویسنده، کلیک کنید.