عاقل تر شده ام
ناموجود

رقعی

۱۵۴

1395

۹۷۸۶۰۰۹۶۰۴۸۸۳

روایت سفری به دل یک روستا از توابع شهر هویزه در استان خوزستان
این سفرنامه نگاهی است به اردوهای جهادی از نگاه نویسنده‌ای نیمه‌روشن‌فکر! سفرنامه‌ای برگرفته از واقعیت و حضور نویسنده با عده‌ای از دانشجویان اردوهای جهادی؛ اتفاقات ریز و درشتی که بر این گروه جهادی گذشته است. از حملات سگ‌ها و پشه‌ها گرفته تا مبارزه با گرما، ساختن مسجد، خانه، درمان بیماران و رنگ زدن مدرسه. این سفرنامه از جنس سفرنامه‌های ناصرخسرو و حتی داستان سیستان نیست که برایش واکاوی مکان و آدم‌ها و رفتارها و گفتارها اصل باشد. حتی واکاوی سفرهای جهادی هم در دستور کار نیست. روایت سفری است که درون یک نویسنده در جریان است.


گزیدۀ متن کتاب عاقل‌تر شده‌ام
تا نیمه‌های شب، بچه‌ها از آخ و اوخ نخوابیدند. من که تصمیم گرفتم پتو سرم بکشم. گرما را می‌شود کاری کرد، اما نیش پشه‌ها را نه! از وسایل خنک‌کنندۀ جناب ابوحامد هم در آن شب خبری نبود. این را گذاشتیم به پای اینکه هنوز کار جهادی شروع نشده است. اثر پشه‌ها صبح روی بدن همه مشخص بود، حتی خود من. مجتبی که گویا تیتیش‌مامانی‌تر از ما بود، صورتش بد ورم کرده بود. بچه‌ها با دیدن او جلوی خنده‌شان را می‌گرفتند. به دکتر گفتم: «دکترجان! کار جهادی شما شروع شد.»

برای تهیه کتاب «عاقل‌تر شده‌ام» و کتاب‌های دیگر نویسنده، کلیک کنید.

کتب دیگر انتشارات شهید کاظمی
کتب مرتبط
ما رادر شبکه های اجتماعی دنبال کنید