
نامزد خوشگل من!
مجموعه خاطرات طنز دفاع مقدس و اتفاقات و حوادث بعد از جنگ
کتاب نامزد خوشگل من، نوشتۀ حمید داودآبادی، مجموعه خاطرات طنز دفاع مقدس و اتفاقات و حوادث بعد از جنگ است. کتاب حاضر دربردارندۀ 28 داستان و خاطرات خاصی از جنگ تحمیلی است که مؤلف آنها را در ذهنش مرور کرده و هرکدام را در قالب داستانی بهرشتۀ تحریر درآورده است. ازجمله آثار نویسنده میتوان به تفحص، دیدم که جانم میرود، ناگفتهها، چادر وحدت، سیوهفت سال، خاطرات شکنجه و... اشاره کرد.
گزیدۀ متن کتاب نامزد خوشگل من
یکی از روزهای نزدیک عید نوروز، جوانی که نصف چهرهاش سوخته بود و صورت خودش هم چون بچۀ آبادان بود، سیاه بود و تیره، به بخش ما آمد. خیلی با آن پرستار جور بود و با احترام و خودمانی حرف میزد. وقتی او داشت دست من را پانسمان میکرد، جوان هم کنار تختم بود. برایم جالب بود که بفهمم او کیست و با آن دختر چه نسبتی دارد. به دختر گفتم: «این یارو سیاهسوخته فامیلتونه؟» که جا خورد؛ ولی چون میدانست شوخی میکنم، خندید و گفت: «نهخیر... ولی خیلی بهم نزدیکه.» تعجب کردم. پرسیدم کیست؟ گفت: «این نامزدمه.» جاخوردم. نامزد؟ آنهم با آن قیافۀ داغان؟
برای تهیه کتاب نامزد خوشگل من و سایر آثار نویسنده، کلیک کنید.
فوق العاده بود چقدر حافظه خوبی دارن ماشاءالله دقیق خاطره تعریف میکنن و خیلیم شیرین
بهروزخرمشهر،بهروزمن
سرهنگ ربایی
دوج
مجدل شمس
ازدوکوهه به موصل
من متوسلیان راکشتم
من به مردم شلیک نمی کنم
شیرین وعامریه
خواهردباغ
جاسوس بازی 2
عباس برادرم
جام زهر
تنها برای لبخند
کاش برگردی
دیدم که جانم میرود
سربلند
دوره 14خورشید
دوره توزودتربکش
پروازدرمهران
وعده صادق
شهیدعبدالله اسکندری
بهروزخرمشهر،بهروزمن
به قلبش اشاره کرد
یکی مثل شما
می روم تا مجنون بماند
عروسی پشت خاکریز
میاندار گودآب وآتش
سرهنگ ربایی
دوج
مجدل شمس
ازدوکوهه به موصل
دهلیزانتظار
من زینب تو هستم
خاک پای قدمهایت
چشم روشنی
مرد.احمد متوسلیان
جشن حنابندان
حکایت زمستان
حسین پسرغلامحسین
با تو می مانم
هنر اهل بیت ع
غواص ها بوی نعنا میدهند
هفتاد و دومین غواص
عقیق
بچه ها!بهنام
بچه های حاج قاسم
فاتح دل هاودژها
حماسه هویزه
سفرسرخ
جنگ در مرخصی
مهاجرهندیجان