
شهید احمد متوسلیان

پالتویی

۷۷

۱۳۹۹

۹۷۸۶۲۲۲۸۵۲۵۲۸
زندگی و خاطرات فرمانده شهید حاج حسین خرازی به روایت خانواده، دوستان، همکاران و همرزمان.
حاج احمد متوسلیان را باید یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین فرماندهان جنگ دانست. فرماندهای که یک روز در روی کوههای بلند و خشن کردستان بود، یک روز در عملیات فتحالمبین در جبهه جنوب دیده میشد و یک روز در لبنان.
فرماندهای که سفر به لبنان توسط طرفداران رژیم صهیونیستی، ربوده شد و همراه با سه نفر از همراهانش، تا الان از آنها بیاطلاعیم.
برشی از کتاب:
حاج احمد متوسلیان هر روز صبح بچهها را بلند میکرد، همراه تجهیزات انفرادی از کوهها بالا میبرد؛ بعد باید پامرغی، سربالایی را میرفتیم و خودش هم همیشه در ردیف اول بود. اجازه استراحت نمیداد و زمان برگشت، از ما میخواست که از بالا تا پایین روی برفها غلط بخوریم آن هم در سرما و برف سال ۱۳۵۸. گفت: «فکر نکنید که من میخوام شما رو اذیت کنم. میدونم که شما رو پدر و مادر بزرگ کرده و اینجا اومدید؛ اما باید ورزیده بشید تا در شرایط سخت، بتونید مقاومت کنید.» همین هم شد؛ در مریوان و پاوه بچهها از کردها هم جلوتر بودند. شاید کردها خسته میشدند، اما بچهها نه؛ خستگی سرشان نمیشد. هدفشان دفاع از اسلام و ولایت بود. وقتی خرداد ۱۳۵۹ وارد مریوان شدیم، با دلاوریهای رزمندگان، مریوان را گرفتیم و ضدانقلاب فرار کرد. حاج احمد به گونهای در مریوان عمل کرد که سپاه پناهگاه مردم مریوان شده بود. یادمان هست در پاکسازیها حاج احمد میگفت: «حق گرفتن یک لیوان آب از مردم رو ندارید.» در هر روستا که صحبت میکرد همه را برادر خود میخواند و میگفت: «ما برای کار فرهنگی اومدیم؛ ولی متأسفانه در برابر ضد انقلاب، مجبور به ایستادگی و دفاع هستیم.» با رفتار حاج احمد، روستاییان آزاده هم اسلحه میخواستند تا خودشان از روستا و نوامیس و اموالشان دفاع کنند.
چه قدر خوب و کوتاه و مستند. غبطه می خورم به حال این شهدا.
شهید حمید سیاهکالی مرادی
شهید علیرضا توسلی
وعده صادق بسته10عددی
جام زهر
کاش برگردی
خط مقدم
دیدم که جانم میرود
سربلند
تنها برای لبخند
قصه کربلا
سکوی پنهان
طنزالمثل ها1
طنزالمثل ها2
ارمغان کنج حرم
مهاجرهندیجان
شب های قدرکربلای5
دال بر
وانیل وبابامهربون
روزهای اردیبهشت
شهیدرسول خلیلی
ماه در آینه
عروسی پشت خاکریز
میاندار گودآب وآتش