هواتو دارم
۱۵۰,۰۰۰ تومان

رقعی

۳۰۴

1403

۹۷۸۶۲۲۲۸۵۱۳۹۲

روایت زندگی شهید مدافع حرم؛ مرتضی عبداللهی 
شهید مرتضی عبداللهی متولد 9اسفند1366 در تهران است که در تاریخ 23آبان1396 در سوریه به شهادت رسید. کتاب «هواتو دارم» به ماجرای زندگی این شهید مدافع حرم می‌پردازد؛ جوانی باهوش و شجاع که مزین به انواع و اقسام هنرهای رزمی بود تا اینکه عشق به شهادت او را به دفاع از حرم عمۀ سادات سوق می‌دهد. 


بخشی از کتاب هواتو دارم
«بدنم خشک شده بود، بدون هیچ تحرکی. رنگ به چهره نداشتم. مرگ تمام وجودم را فراگرفته بود، همهٔ ۱۸ سال عمرم در کسری از ثانیه مرور شد و احساس کردم در آن لحظه بی‌اختیارترین موجود زمینم؛ خیلی حقیر، خیلی ناچیز! جوری که انگار از اول نبوده‌ام و از اول هیچ اختیاری نداشته‌ام، حتی به‌اندازهٔ یک دست تکان‌دادن، حتی به‌اندازهٔ یک چشم برهم‌زدن! من مانده بودم و جسم بی‌جانم که حتی نمی‌دانستم این‌همه تاریکی تا کجا ادامه دارد. صدای اذان که از مناره‌های مسجد محل داخل خانه ریخت، چشم‌هایم باز شد. نور جای تاریکی را گرفت. همهٔ آن چیز که دیده بودم، خواب بود؛ ولی خیلی روشن. یک تصویر کاملاً گویا که می‌خواست من را زنده کند. صدای هق‌هق گریه‌هایم اتاق را برداشته بود. اشک امانم نمی‌داد. مامان که با شنیدن صدای گریهٔ من هول کرده بود، با یک لیوان آب داخل اتاق آمد و گفت: «چی شده دخترم؟ خواب دیدهٔ؟ دلت درد می‌کنه؟» گریه حتی اجازه نمی‌داد حرف بزنم. با دست اشاره کردم که چیزی نیست. دور خودم می‌چرخیدم و نمی‌دانستم این خواب قرار است با من چه کند. شبیه تشنه‌ای بودم که در برهوت بیابانی بی‌آب‌وعلف به‌دنبال یک جرعه آرامش می‌گشت. حس شرمندگی از عمر گذشته یک لحظه رهایم نمی‌کرد. برای رسیدن به آرامش به وضو پناه بردم. سرودستی شستم و بی‌اختیار چادر نماز گُل‌گلی خودم را سر کردم. کمی بعد، ضربان قلبم آرام‌تر شده بود. دودستی چسبیده بودم به چادر. در آن بی‌قراری احساس می‌کردم نخ این چادر مایهٔ آرامش من شده. به خوابی که دیده بودم فکر می‌کردم. خوابی که تمام وجودم را شکست، زندگی‌ام را به هم ریخت و من اراده کردم دوباره آن را بچینم؛ ولی با شکل‌وشمایلی متفاوت. نمی‌دانستم دقیقاً باید چه‌کار کنم. تنها چیزی که در آن شک نداشتم، این بود که باید تغییر کنم. همان‌طور که نشسته بودم، به مامان گفتم: «می‌خوام از همین امروز دیگه چادر سر کنم!» مامان گفت: «تو؟ چادر؟» گفتم: «آره مامان. دوست دارم یه مدت چادر سر کنم.» مامان جواب داد: «آفتاب نزده خواب‌نما شدهٔ انگار. حالا یه کم استراحت کن تا صبح خدا بزرگه. معلومه شب درست‌حسابی نخوابیدهٔ، ستاره.» اما تصمیمم را گرفته بودم. حالم خیلی منقلب بود و هرچه که ساعت می‌گذشت این خواب دست از سرم برنمی‌داشت. صبحانه را که خوردیم، یکراست رفتم سراغ کمد لباس‌ها. دنبال چادرم می‌گشتم. می‌خواستم از همین اولین روز با چادر به کلاس زبان بروم. از قبل چادر داشتم. مامان به من یاد داده بود که باید هرکجا می‌رویم طبق شأن همان جا رفتار کنیم و لباس بپوشیم؛ برای همین، تأکید داشت وقتی مسجد می‌رویم یا ایام محرم داخل هیئت حتماً چادر سر کنیم.»

برای تهیه کتاب «هواتو دارم»و سایر کتاب‌های نویسنده کلیک کنید.

بی‌نام
با خاطرات شوخی های شهید که تو این کتاب اومده چقدر خندیدم... زندگی شاد و عاشقانه و باحالی داشتن...چقدر از این شهید بزرگوار درس گرفتم...واقعا بامعرفت و مشتی و مومن بودن مخاطب واقعا تحت تاثیر قرار میگیره...لحظات جدایی از شهید واقعا سخت بود و راهی جز روانه کردن اشکام نداشتم...خدا به دل همسر و خانواده ایشون صبر بده
بی‌نام
من نسخه چاپی این کتاب را خوانده‌ام. زندگینامه بسیار روان و جذاب نگارش شده. از ذهن و قلم این نویسنده جز این انتظار نمیرفت. خداوند به خانواده شهید صبر دهد إن‌شاءالله.
بی‌نام
نام: احمد
عالی، همه کتاب را در عرض یک روز خواندم، ممنون از شما
بی‌نام
نام: 98912****6052
سلام خیلی عالیه. این کتاب اولین کتابی هست که دارم ۲بار میخونمش وازش سیرنمیشم خیلی شهید بامزه وجالبی هستن همه جیزی کتاب عالی وتمیزه
بی‌نام
نام: لیلا قربانی
کتاب هواتو دارم به نویسندگی آقای محمد رسول ملاحسنی هست درباره ی زندگی شهید مدافع حرم مهندس مرتضی عبدالهی هست از ازدواج تا شهادت شون هست و به روایت همسرشون هست
بی‌نام
نام: علی مهدوی
خیلی خوب، جذاب و خواندنی????????
بی‌نام
نام: فاطمه
عالی، با ارزش و مفید
بی‌نام
نام،: پروانک ۱۹۹۷
سلام و عرض ادب کتاب هواتو دارم را خواندم کتابی با نثر بسیار روان، شیوا و دلنشینی که شخصیت سازی ها خیلی زیبا بهشون پرداخته شده بود و واقعا باهاشون میشد انس گرفت درست مثل کتاب یادت باشد که مدتها فکر و ‌ذهن مخاطب را درگیر می‌کند کتاب هواتو دارم هم همینطور هست و این یعنی هنرنمایی قلم نویسنده آن شالله قلم نویسنده نوری باشد که به واسطه آن شهید مرتضی عبداللهی نگاهی بر ما.
بی‌نام
نام: حاج خانوم
بسم الله الرحمن الرحیم اولین کتابی بود که می‌‌خوندم درباره شهیدی که قبل از شهادت، می شناختمش... روان، خوب، به‌جا
بی‌نام
نام: مجتبی
این کتاب خیلی عالی هست نه اونقدر احساسی هست که از بخش اصلی کتاب دور شویم ونه آنقدر بدون احساس کتاب متوسط وخوبیه اگر خیلی بادقت کتاب را بخوانیم، خیلی نکته وجود داره که بخش جالب کتاب همین نکات هستند که باعث شدن خیلی این کتاب برای من جالب شود. پیشنهاد می کنم این کتاب را مطالعه کنید...
بی‌نام
نام: محسنی
عالی بود، ممنون از شما انتشارات خوب و به روز
بی‌نام
نام: صغری
خیلی خوب بود، از اون کتابهایی که تا عمر داری، در یادت می مونه.
بی‌نام
نام: سیدمهدی مرتضوی

دیروز قسمت شد و ویژه مزار شهید مدافع حرم مرتضی عبداللهی را زیارت کردم. همان شهیدی که قبرش در قطعه ۲۶ درخشش خاصی دارد چون طبق وصیتش سنگ قبر ندارد. گفتم که هوای ما را بیشتر داشته باشد.
امروز هم کتاب «هواتو دارم» زندگی این شهید را خواندم و تمام کردم. به قول نویسنده، اگر کتاب را خوب بخوانیم شاید هشتاد نکته اخلاقی را بتوانیم فهرست کنیم که در زندگی به دردمان میخورد. از تلاش و همتش برای احیای روز غدیر تا مقابله با زور و ظلم، اهلیت مسجد و کار تربیتی در مسجد صفا که از مساجد فعال تهران است، احترام ویژه به پدر، شوخ طبعی، تلاش برای ساده زیستی و استقلال مالی در عین وضعیت خوب مالی خانواده و...
اصلا هدف از این دست رمان ها را خواندن همین است تا بدانیم کسی که در همین سن و سال خودمان به این درجه رسیده چطور زندگی کرده؟
چون نویسنده کتاب، همان نویسنده کتاب محبوب یادت باشد هست پس قطعا نباید دو ویژگی را فراموش کنیم: یک بن مایه عاشقانه داستان و دوم روان بودن قلم‌نویسنده که شما را تا پایان داستان میکشاند.
درونمایه داستان یک عاشقانه تربیتی است. اینکه عظمت سبک زندگی یک شهید چقدر میتواند دیگران را به خودسازی بکشاند. عاشقانه است چون ماجرای دلدادگی و گفتگوها و رفتارهای عاشقانه در سراسر کتاب موج میزند، طوریکه با شنیدن خبر شهادت مرتضی، خواننده هم اشک خواهد ریخت.
تربیتی است از این بابت که شهید عبداللهی با همسری ازدواج کرده که لای پر قو بزرگ شده، قبل از ازدواج تازه چادری شده و حتی حاج قاسم را هم نمیشناسد. اما طوری او را میپروراند که ساده زیستی را ترجیح میدهد، برای سوریه رفتنش تلاش میکند و در شهادتش محکمتر از بقیه می ایستد.
بی‌نام
نام: اعظم

ممنون از این کتاب دوست داشتنی و جذاب، عالی بود
بی‌نام
نام: عظمی
عالی، به همه پیشنهاد می کنم که این کتاب را بخوانند. عالیه.
بی‌نام
نام: صدیقه
چه قدر خوبه این کتابها، عالین، خیلی جذاب نوشته شده اند
بی‌نام
نام: حسین
عالی، خواندنی. یکبار خوندم، بازم دوست دارم بخونم
بی‌نام
نام: عباس
عالی بود، دو تا کتاب دیگر این نویسنده خوب را خونده بودم، اینم خوندم، چه قدر زیبا بود.
بی‌نام
نام: علیرضا

چه قدر خوبه که این جور کتابها، دارند چاپ می شوند، اجرتان با شهدا.
بی‌نام
نام: هادی
چه کتاب خوبی هست، عالیه و جذاب
بی‌نام
نام: المیرا
چه درسهای زیادی از این شهید بزرگوار، یاد گرفتم، عالی بود‌.
بی‌نام
دیدگاه درباره کتاب هواتو دارم
عالی، بازم دوست دارم بخوانمش.
بی‌نام
نام: محمد
عالی بود، چه زندگی نورانی داشته شهید مرتضی عبداللهی.
بی‌نام
نام،: نصرالله
عالی، شهدای مدافع حرم اگر نبودند، کشور ما امنیت الانش را نداشت، مدیون این شهدا هستیم تا ابد.
بی‌نام
نام: علیرضا
عالی بود، کتاب به این زیبایی، تا حالا نخوانده بودم.
بی‌نام
نام: الهه مجیدی
چه قدر خوب بود این کتاب. خیلی دوستش داشتم.
بی‌نام
نام: سیدحسین منتظری
خیلی خوب بود، و تکان دهنده، الگو خوبی برای جوانان.
بی‌نام
نام: حدیث محمودی پور
عالی، الگویی برای همه نسلها

بی‌نام
نام: علی محمد
خیلی جذاب بود و به یاد ماندنی و مفید، ممنون از شما که کتابهای به این خوبی، چاپ می کنید.
بی‌نام
نام: امیرعلی زرافشان
عالی بود، من خیلی دوست دارم از این مدل کتابها.
کتب دیگر محمدرسول ملاحسنی
کتب دیگر انتشارات شهید کاظمی
ما رادر شبکه های اجتماعی دنبال کنید