به عقب برنمی گردیم
رقعی
۱۰۴
۱۴۰۰
۹۷۸۶۲۲۲۸۵۰۵۹۳
پیشامدهای روزگار بر سر یک وعده انتخاباتی
در این کتاب با زبان طنز به بررسی مسائل مختلفی که در دولتهای یازدهم و دوازدهم با آن مواجه بودیم میپردازد. عناوینی که در این کتاب دربارهٔ آنها صحبت شده است به این شرح است: به عقب بر نمی گردیم / مقدمه / نجوم سیاسی / اختراعات ارزی / نامرد! از معلمها هم آره؟ / بیهمهچیز آپشنال / ارز بیتربیت / ارزش خا کشیر شده / اینترنت فوق کمیاب / پژو! بازهم برو / پدر تورم / برگشت به افسانهها / عزت باتوم / عزت لیتری چند؟ / تپههای رکود / وعدههای سقسیاه / علی گوسفند المعلوم / برگام / مبصر اقتصاد / هی نمیشود خودرو خرید / کارتملی / باتری قلب مدیر / جیبوتی کجایی؟ / زندگی در ایده / عشق صف / نه همین زبان ز یباست نشان آدمیت / کارت سوخت / واردات بیرویه کار خیلی بدیه / گرانی مواد خوراکی / یارب مباد آنکه گدا معتبر شود / کیک با نوشابه / تحقیر ایران در سیاست خارجی / حذف صفر پول / سرت روی برگۀ خودت باشد / عقب رفتن خوب
بخشی از کتاب به عقب برنمیگردیم
نجوم سیاسی: خیلی از واژهها در سپهر سیاسی ما وجود نداشتند و یکباره به وجود آمدند. مثلاً همین «سپهر سیاسی» را من یادم نمیآید از کجا آمد؟ ولی واژهها و عباراتی مانند «کنترل تورم»، «جای نگرانی نیست!»، «مهار گرانی» و... همیشه بخشی از ادبیات سیاسی کشور بودهاند؛ یعنی حتی اگر یک شهابسنگ مستقیم به ماه بخورد و آن را منفجر کند و بعد با همان سرعت به سمت ایران بیاید، باز هم مسئولین میگویند: «جای هیچگونه نگرانی نیست و مردم از بابت برخورد خیالشان راحت باشد.»برخی واژهها خاصّ یک دولت هستند. مثلاً همین «حقوق نجومی»؛ قبلاً نهایت بحثی که درباره نجوم میشد این بود که در برنامه «آسمان شب» شبکه چهار، یک کارشناس روی خط میآمد و میگفت: «در یک ماه آینده ستاره دنبالهدار «کریستوس» بعد از پنج هزار سال، به نزدیکترین مدار سیاره مشتری میرسد که این پدیده از سیاره زمین با هیچ چشم مسلح و غیرمسلحی قابل رؤیت نیست، اما ساکنین مشتری اگر صدای ما را میشنوند این پدیده زیبا را از دست ندهند!» ولی در دولت یازدهم و دوازدهم اتفاقاتی افتاد که کلمه نجوم، اولین چیزی که به ذهن آدم میآورد حقوق بعضیهاست. ما فکر میکردیم وزیرها بیشترین حقوق را در دولتها میگیرند که حقوق آنها هم نهایتاً چهار یا پنج برابر کارمندان عادی است؛ اما دیدیم که متأسفانه ما حتی در ذهنمان هم فقیریم و طرف با حقوقش میتواند چند وزیر را به عنوان برده خرید و فروش کند. بنابراین، وقتی میخواستند برای آن اسم بگذارند دیدند «حقوق بالا» و «حقوق آسمانی» حق مطلب را ادا نمیکند و ارقام فیش حقوقی رسماً طعنه به تعداد ستارگان میزند؛ این شد که نامش شد: «حقوق نجومی»!تا قبل از این، حقوقهای نجومی را فقط پادشاهان میگرفتند. ولی حالا به لطف بذل و بخششهای دولت خیلی از مدیران میتوانند درک کنند که پادشاهان گذشته چه زندگی مشقتباری داشتند. اینکه دور و بر آدم همهاش چرک کف دست باشد حال آدم را به هم میزند، نمیزند؟البته بعد از افشای این اطلاعات نجومی، دولت سریعاً به اوضاع رسیدگی و آن را کنترل کرد. به اینترتیب که نجومی بگیران را «ذخیره نظام» خواند که البته منظورشان همان گاوصندوق ذخیره نظام بود. همچنین حقوقهای نجومی مدیران را قانونی کرد و آنان الزاماً موظف شدند که فقط بیست، سی برابر کارمندان عادی دریافتی داشته باشند. سهم ما مردم عادی از اعداد نجومی هم رتبه کنکورمان شد و بس!
برای تهیه کتاب «به عقب برنمیگردیم» و کتابهای دیگر نویسنده، کلیک کنید.
چه قدر نکات تاریخی خوبی از این کتاب، یاد گرفتیم، عالی بود
جام زهر
دشمن شدید/دفتر اول
دیدم که جانم میرود
روایت سوم
سربلند
تنها برای لبخند
خط مقدم
حوالی شش بعدازظهر
قصه کربلا
من اطلاعاتی بودم2
به عقب برنمی گردیم
جنگ خوب است
تاریخ مستطاب آمریکا
غبار در خرداد
نمک گیر
انفطار صورت
رستاخیز جان
پی نمای از چیزی نمی ترسیدم
ایلیا18.نبرد ربات ها
منشورمعارف انقلاب اسلامی