چهره تو قبله هر شاعر است
برشهایی از زندگانی پیامبر گرامی اسلام، از آغاز تا پرواز
کتاب چهرۀ تو قبلۀ هر شاعر است، نوشتۀ کمال السید، نویسندۀ معاصر دنیای عرب است که او را به نوشتههای ادبیاش دربارۀ اهلبیت(ع) میشناسند. در این کتاب فصلهایی از حیات آن وجودِ عظیمالشأن را به پاکیزگی تصویر کرده است؛ از تولد تا پرواز. از شیرینیهای کودکی تا سختیهای دوران رسالت. حادثههای کمتر شنیدهشده از پیامبر(ص)؛ دشمنیِ یهود و جنگهای مهم تاریخ حیات پیامبر اسلام با کفار.
گزیدۀ متن کتاب چهره تو، قبلهی هر شاعر است
عروس که باردار بود، از شنیدن خبر درگذشت ناگهانی همسرش در حیرت فرومیرود، همانگونه که عبدالمطلب و مکیان ناباورانه خبر تلخ را میپذیرند. از عبدالله پنج شتر به میراث مانده است و گلۀ کوچکی از گوسفند و کنیزی به نام «امّایمن». ماهها میگذرد و لحظۀ زایمان فرامیرسد تا نوۀ عبدالمطلب چشم به این جهان بگشاید. سرور مکیان در خدمت کعبه بود که بدو خبر دادند؛ خبری که چشمههای محبت را در دلش جوشانید. پیرمرد نوه را در آغوش گرفت و فریاد زد: «او را محمد نامیدم.» این نام شگفت در خانۀ مکیان سفر کرد. نامی زیبا، باحلاوت، همانند نغمهای رؤیایی. برخی پرسیدند: «چرا عبدالمطلب نام پدران و نیاکانش را بر او ننهاد؟ چرا محمد؟»
و پیرمرد زمزمه کرد: «تا در آسمان و زمین ستایش شود!» و اینسان، تولد محمد با «عامالفیل» پیوند خورد. طوفان زمستان عقب نشست و «بهار» در فصل بهار متولد شد.
جهت تهیه کتاب چهرۀ تو، قبله هر شاعر است و سایر آثار نویسنده کلیک کنید.