تاتیک
روایت ایثارگریهای رزمندگان مسیحی در جنگ تحمیلی
کتاب تاتیک، نوشتۀ حسن شیردل، روایت ایثارگریهای رزمندگان مسیحی در طول جنگ تحمیلی است. خاطرات جوان مسیحی، که برای دفاع از وطن عازم جبهه جنگ شده و شرح احوالاتش را در قالب نامه به مادربزرگش که ارامنه به آن تاتیک میگویند میفرستد. این اثر از دیگر آثار جنگ متفاوت است و حالوهوای جبهه را با زاویۀ دید یک جوان غیرمسلمان بیان میکند. روایتی از مبارزات، شجاعت و ایثار مردم ایران در دوران جنگ تحمیلی است. ازجمله آثار نویسنده میتوان به ساره، شب موصل و... اشاره کرد.
گزیدۀ متن کتاب تاتیک
تاتیک! یک لحظه چیزی به ذهنم رسید و گفتم: «بچهها، ببینید تاتیکتان منتظر است. بروید. جان تاتیکتان بروید.» باورت نمیشود، تاتیک، باور کن به همان لحظاتی که ما گرسنه بودیم و تو مقابل شمایل مریم عذرا میایستادی و صلیب میکشیدی و قطرهقطره اشک میریختی تا معجزهای برسد و کسی از راه بیاید و نذری بیاورد و ما را سیر کنی، به همۀ آن لحظاتی که تو مرواریدمروارید اشک میریختی، دویدند طرف مادرشان، بیآنکه حتی ذرهای از سمهای کوچکشان خاک بلند شود. رفتند پی مادرشان، مادرشان آنها را با پوزهاش برگرداند و رفتند. من که شک دارم آن آهو مادرشان بوده باشد. بهحتم تاتیکشان بوده؛ چون انگار مثل من کلمۀ مادر را نمیفهمیدند و اسم تاتیک را شناختند. آخ، تاتیک! نمیدانی وقتی که در یک حصار دو چشم آهو نگاهت کند چه کیفی دارد...
جهت تهیه کتاب تاتیک و سایر کتابهای نویسنده کلیک کنید.
مسیحی به نام هاسمیک که در دوره ی سربازی دوره دیدبانی رو دیده ویک نیروی عالی است.
جام زهر
ونظم امرکم
دشمن شدید/دفتر اول
دیدم که جانم میرود
تنها برای لبخند
خط مقدم
روایت سوم
سربلند
کاش برگردی
آقای بادیگارد
گرای باقر
شهید حمید سیاهکالی مرادی
دست های مهربان
جاسوس استورم
بچه سرگذر
تو برادر من نیستی
اسم رمز
ایران در هجوم دمینتورها
انقلاب اسلامی ایران
از دوبنده تا سربند
مار و پله
عصاره ای از کتاب غیبت شیخ طوسی
خون دریا
داستان انقلاب
خاک سپاری دوم بانوی مرگ
جنگ بدون صلح
تونل سوم
پر خو
تاتیک
عروس آسمانی
آقای خوش تیپ
جز حکایت دوست
فطرسانه
کتیبه ژنرال2/قمحانه
زنده باد کربلا
حواست هست
من از گاوی که لگد می زند می ترسم
آقای بادیگارد
پایان ماموریت
مربای گل. ماجراهای خانواده آمد 1