
معرکه عشق و خون
نُه داستان کوتاه با موضوع ادبیات پایداری
کتاب معرکۀ عشق و خون، نوشتۀ مریم بصیری، شامل نُه داستان کوتاه با موضوع ادبیات پایداری است. علاوه بر اینکه داستانهای کتاب به ادبیات مقاومت اشاره میکند، شخصیتهای کتاب نیز در زندگی شخصی، اجتماعی و خانوادگی خود، این ادبیات را تجربه، و با چالشهای موجود مقابله میکنند. برخی از داستانهای کتاب مربوط به سالهای نخست بعد از انقلاب اسلامی هستند؛ اما برخی دیگر مربوط به عصر حاضر است. شخصیتهایی که آن زمان در جنگ حضور داشتند و شخصیتهای دیگری که در حال حاضر در دفاع از ارزشهای خود تلاش میکنند. در حقیقت، داستانهای کتاب به شخصیتهایی پرداخته است که با فضای ارزشهای پایداری و مقاومت زندگی میکنند. ازجمله آثار نویسنده میتوان به دخیل عشق، بهشت من کنار توست، عروس قریش و... اشاره کرد.
گزیدۀ متن کتاب معرکهی عشق و خون
تو مهمان دمشق بودی و من همراه عشق. مگر نگفتی به عشق دمشق، مشق عشق مینویسی و برایم میفرستی؟ پس چرا اینهمه چشمبهراه گذاشتی، کربلایی؟ کربلا نرفته، رفته بودی دَمِ عشق و کربلایی شده بودی، حبیب من! حلقه و ساعتت را که به دستم دادند، عین آتشی بود که کف دستم گذاشتند. یادت هست حلقهها را پشت شیشۀ طلافروشی به هم نشان دادیم. هر روز نگاهشان کردیم تا قوارۀ انگشتمان بشود؟ یادت هست لباس عروس و داماد را نشان کردیم و آنقدر از ویترین مزون نگاهشان کردیم تا قوارۀ تنمان شود؟ یادت هست ساعتها را به مچ دست هم بستیم تا باهم ثانیههای مشترکمان را بشماریم؟ یادت هست تنها رفتی و ساعت من خواب ماند و دیگر ثانیههای تنهایی را دور سرش، دوره نکرد؟ حالا بی تو، زمان ایستاده است. زینت دیگر پیر نمیشود. زینت در این حالوهوای عاشورایی، تنها دور حجلۀ تو میگردد.
برای تهیه کتاب معرکهی عشق و خون و سایر آثار نویسنده، کلیک کنید.