مردی با آرزو های دوربرد
پالتویی
۸۴
1403
۹۷۸۶۲۲۲۸۵۲۰۷۸
معرفی:
روایتهایی از پدرموشکی ایران
«مردی با آرزوهای دوربرد» روایتهایی است مستند از زندگی مردی که برد آرزوهایش از برد موشکهایش بلندتر بود. مردی که در انتها بر قلههای تکنولوژی موشکی قدم میزد و دنیا را انگشت به دهان و دشمن را عصبانی کرده بود.
بعضیها فکر میکردند حاج حسن آخرِ اعتماد به نفس است؛ ولی واقعیت این بود که حاج حسن قائل به درستی سنتهای الهی بود. واقعا باورشان داشت. تا میفتند فلان کشور فلان کارِ پیچیده و بهتانگیز را کرده، میگفت: «خدارو شکر. پس ما بهتر از اونا میتونیم همون کار رو بکنیم!» گاهی که تعجب و انکارِ توی صورتشان را میدید ادامه میداد: «به دو دلیل این کار برا ما راحتتره. یکی اینکه خیالمون راحته این کار شدنیه. دوم اینکه ما شیعه هستیم و سهمیهی نصرت الهی به ما تعلق میگیره نه به اونا که مسلمون نیستند!»
«مردی با آرزوهای دوربرد» روایتی مستند از زندگی شهیدحسن طهرانیمقدم بهقلم فائضه غفارحدادی است که برای رده سنی نوجوان نوشته شده است. غفارحدادی که پیش از این کتاب موفق «خط مقدم» را به رشته تحریر درآورده بود، اینبار زندگی شهید طهرانیمقدم را به گونه-ای تازه نوشته، تا دهه هشتادیها و دهه نودیها هم با این شهید عزیز آشنا شوند.
گزیده متن«مردی با آرزوهای دوربرد»
این درست که سال 57 انقلاب بود و مردم درست روی پیچِ تاریخ ایستاده بودند و اگر رهایش میکردند میرفت توی دل بیگانه و معلوم نبود دوباره کی بپیچد سمت استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی. و این هم درست که انقلاب کردن کار و زحمت و بیخوابی و جوان انقلابی میخواهد.
ولی مگر یک جوان تک و تنهای 19 ساله چهقدر میخواست تأثیرگذار باشد؟ اصلا یک نفر کم و زیاد چه تأثیری بر ارادهی مردم داشت؟ مگر انقلاب پیروز نمیشد اگر آن روزها حسن آقا آن تصمیم انقلابی را برای زندگیاش نمیگرفت و همراه عموزادههایش میرفت فرانسه و کانادا؟ اهل ریسک نبود که بود. ماجراجو نبود که بود. استعداد رشکبرانگیز و نمرههای بالا و هوش سرشار نداشت که داشت. موهایِ فرفریِ بلندِ روشنفکری نداشت که داشت. شلوارِ تنگ دمپا گشاد و بلوز چهارخانهی چسبان نمیپوشید که میپوشید.
کتاب آرزوهای دوربرد کتاب شیرین و کوتاهیه با داستان های کوتاه و مختصر از حاج حسن طهرانی مقدم. به نظرم برای طیف نوجوون میتونه جذاب باشه و تشویقشون کنه که بیشتر از این شهید بشنون و ببینن. شهید طهرانی مقدم یکی از اثرگذارترین افراد در پیشرفا صنعت موشکی ایران عزیز بوده، آشنایی با این مرد بزرگ قطعا درس های بزرگی میتونه برای هر قشری داشته باشه. حاج حسن طهرانی مقدمی که در ابتدای نوجوانی و جوانی شبیه خیلی از جوان های اطرافش بوده و حتی مثل اونا تیپ میزده! انقلاب مثل یه کارخونه بزرگ انسان سازی خیلی هارو انسان کرد که یکی از خروجی های بزرگش این شهید والامقامه. ورودش به سپاه و توپخانه و همه اینا از جنگ شروع میشه و بعدش هم مسئولیت و خلاقیت ها و ابتکارات و پشتکار این شهید اون رو به قله های عجیبی میرسونه. من همیشه شنیده بودم که این مرد خیلی خالص بوده و برای خدا کار میکرده، گوشه ای از این نظر رو میتونید در این کتاب کوتاه ببینید. روحیات جالبی داشته که میتونه تلنگرهای خوبی باشه، عاشق فوتبال و کوهنوردی بوده و روحیات مدیریتی خوبی داشته و میتونسته خیلی هارو جذب کنه. ذاتا یک مدیر طبیعی بوده و در شرایط سخت و آسون مییتونسته مدیریت بحران کنه، ایده جدید بده و آینده رو تصور کنه. کتاب خط مقدم قسمتی کوتاه ( دو یا سه سال از زندگی موشکی ) رو پوشش داده که میتونه تکمیل کننده خوبی باشه، این روزها هم کتاب مرد ابدی در سه جلد منتشر شده که مجموع کل زندگی ایشونه. اگر کسی تمایل داشته باشه که بیشتر با ایشون آشنا بشه گزینه های خوبی برای مطالعه هستند. بریده ای از کتاب : گاهی که شده بود با جماعتی از فامیل شبی را توی طبیعت باشند، برایشان آتش روشن کرده بود و مجبورشان کرده بود مثل سرخ پوست ها دور آتش گومبا گومبا کنند!
روایتی جذاب از زندگی پدر موشکی ایران؛ شهید حسن طهرانی مقدم
خط مقدم
شبیه
خورشیدکه غرق نمی شود
سربرخاک دهکده
جام زهر
دیدم که جانم میرود
تنها برای لبخند
خط مقدم
روایت سوم
کاش برگردی
سربلند
حاج ابوالفضل
مردابدی
ام علاء