خدا کند تو بیایی
معرفی:
کتاب خدا کند تو بیایی نوشته سید مهدی شجاعی است. این کتاب مجموعهای متنهای ادبی - دینی است که با نثری روان و جذاب نوشته شده است. خدا کند تو بیایی مجموعه نثرهای ادبی - دینی سید مهدی شجاعی با زبانی گرم و گیرا است. عنوان فصلها به این ترتیب است: «به نام نامی توحید»، «رکوع نرگس ها»، «شکوای سبز»، «علی فراتر از نیاز همه ی قرن ها»، «فاطمه (س) راز آفرینش زن»، «اعتراض جاودانه»، «شب تغسیل ماه»، «امام حسن (ع) حماسه ی حلم»، «از غدیر تا عاشورا»، «ذکر مصیبت»، «ولادت عشق»، «یا لیتنا کنّا معک»، «حج حسین (ع)»، «یک نگاه دگر»، «میعاد روشنی»، «دیدار با زینب»، «حجت بر تمامی زنان»، «صلای ولایت»،«زخم کهنه» و فصل پایانی با نام «خدا کند تو بیایی» خطاب به امام زمان (ع) است. متنها و دلنوشتههای این کتاب دینی هستند و ارتباط قلبی نویسنده با خدا و ائمه و پیامبر(س) را نشان میدهد. در هر بخش او درونیات لطیف و سرشار از صداقت و خلوص خود را با خواننده به اشتراک میگذارد تا حس لطبفی که در وجودش است را بازآفرینی کند.
گزیده کتاب:
به نام نامی توحید
بخوان به نام رهایی! بخوان به نام بلوغ! بخوان به نام صاعقه در التهاب شب!
بخوان به نام ساقهٔ امید در پهندشت یأس! بخوان به نام خالق خورشید، و عشق را به اسم اعظم معشوق از پس یلدای بیتنفس دیجور، نور باران کن.
بخوان نبی گرامی! بخوان رسول عشق و امید! بخوان به نام نامی توحید!
تو که خواندی، هُرم صدای تو که قندیلهای سکوت را ذوب کرد، آوای مهربان تو که فضای میان زمین و آسمان را عطرآگین نمود، بوی خوش عشق که ملائک بیتاب را به طواف حرا کشانید، انبیاء انگشت حسرت به دندان گزیدند.
ابراهیم و اسماعیل، از آنکه حرا بود و ما به مرمت کعبه ایستادیم.
و موسی از آنکه به طور، چرا رفتیم.
و عیسی از آنکه آنچه در زمین یافتنی بود، در آسمان چرا میجستیم.
و در این میانه تنها خاطر خدا بود که راضی بود، چرا که رحمت واسعهٔ خویش را نمود عینی بخشیده بود.
فرشتگان برخی به رضایت بیسابقهٔ خدا سجده میبردند، بعضی عرق از جبین پیامبر میستردند، عدهای گوش به لطافت این معاشقه میسپردند و برخی از آنکه معشوق خداوند را در زمین میدیدندـ نه در میان خویشـ خوندل میخوردند.
جبرئیل چه ذوق کرده بود که پیام عاشق و معشوق را بر بال امانت خویش به یکدیگر میرساند.
آری، تو که خواندی، آسمانیان، زمینیان اهل دل را به پایان شب سیاه بشارت دادند، عرشیان که هلهله میکردند فرشیان را مژده آوردند که: «قَدْ جائَکُم مِنَ اللهِ نُورٌ»