تاریخ شفاهی ماجرای علامه وانقلاب
رقعی
۲۱۶
۱۴۰۲
۹۷۸۶۲۲۲۸۵۱۰۷۱
تاریخ شفاهی ماجرای علامه و انقلاب؛ تقابل یا حمایت؟
«این انقلاب یک شهید داشت، آن هم اسلام بود!» سال ۱۳۹۴ این جمله را شنیدیم. مشغول ضبط خاطرات یکی از شخصیتهای حوزوی بودیم. در یکی از جلسات ضبط خاطرات، آن جمله را از قول علامه نقل کرد. مشخص است شنیدن این جمله، چه باری از حیرت بر دوش ما میگذاشت. با توجه به جایگاه عرفانی علامه و نگاهی که به شاگردان سلوکیایشان داشتیم، نمیتوانستیم از این سخن سرسری بگذریم. اگر شیفتۀ نظامی بودیم که عارف محبوبمان آن را برای اسلام مضر میدانست، باید انتخاب میکردیم. یا عشقمان به انقلاب اشتباه بوده یا عشقمان به علامه! اگر آن روایت صحیح میبود، نمیشد این دو عشق را با هم جمع کرد. شروع به بررسی کردیم، از کسانی که آگاهتر بودند پرسیدیم، از کسانی که به اقتضای سن و موقعیت در بطن حوادث تاریخی بودند سوال کردیم، هر منبعی در این زمینه در دسترس بود خواندیم و هرچه بیشتر پیش رفتیم بیشتر متحیر شدیم! با کسانی که آشنایی دقیقتری با علامه داشتند همکلام شدیم و با توجه به این شبهه دوباره نگاهی به آثار علامه انداختیم. هرچه بیشتر دقت کردیم، انتساب این جمله به علامه در ذهنمان بیشتر و بیشتر رنگ باخت. در این فضا، به نتیجه رسیدیم بد نیست پاسخی به این جملۀ منتسب به علامه داده شود. یکی از بهترین راهها، گفتگو با کسانی بود که در سینهشان خاطراتی از علامه داشتند که خلاف آن جمله را میرساند یا آنکه تحلیلی از زندگی علامه و شاگردان سلوکیایشان داشتند که میتوانست به وضوح، کذب آن انتساب را نمایان کند.
برای تهیه کتاب «ماجرای علامه و انقلاب» و کتابهای دیگر نویسنده، کلیک کنید.
روایتهایی مستند و خیلی جذاب بود. عالی
تو زودتر بکش 3
ازافغانستان تالندنستان
تاریخ شفاهی ماجرای علامه وانقلاب2
قاتل مودب
تو زودتر بکش 1
فرمانده در سایه
تو زودتر بکش 2
زندگی زیر پرچم داعش
جام زهر
دیدم که جانم میرود
دشمن شدید/دفتر اول
روایت سوم
سربلند
تنها برای لبخند
خط مقدم
حوالی شش بعدازظهر
قصه کربلا
کنج حرم