رد سرخ جامانده برفنجان
دَه مجموعه داستانهای کوتاه فارسی
کتاب رد سرخ جامانده بر فنجان، نوشتۀ فاطمه سلیمانی ازندریانی، دَه مجموعه داستانهای کوتاه فارسی است. داستانهایی که محوریت نیمی از آنها دفاع مقدس و انقلاب است، اما مستقیماً به جنگ اشارهای ندارد و اغلب داستانهای آن حول موضوع زنان است و نگاه نویسنده به مسئلۀ زنان و موضوعات اجتماعی در این مجموعه درخور توجه است؛ هرچند نقدهایی بر آن وارد است، اما چنین جسارتی در یک نویسندۀ جوان ستودنی است. داستانهایی که علاوه بر نشان دادن مظلومیت زنان، ازخودگذشتگی آنها در زندگی را نیز به تصویر میکشد.
گزیدۀ متن کتاب رد سرخ جامانده بر فنجان
برای عبور از سراشیبی روستا، مجبور بودیم از بامی به بام دیگر بپریم. با اعتماد به دستان پرقدرت شاهو میپریدم و عبای خانبابا هم مثل چتر پر از هوا میشد و فرودم را سبکتر میکرد. به دشت که رسیدیم، نفسم تنگ شده بود. بدن خیس از عرقم در برخورد با باد و برف میسوخت. کوملهها آنقدر نزدیک بودند که حتی اگر ردپایمان روی برف نمانده بود هم راحت پیدایمان میکردند. سه نفر بودند و هر سه لباس کردی پوشیده بودند و اورکت خاکی. درست مثل شاهو... فقط تیر هوایی خالی میکردند و فریاد میزدند: «بووس... بووسین...» شاهو را زنده میخواستند. من را هم... و حتماً همان دختر توی عکس را هم؛ وگرنه مرد مسلح بهجای تعقیب دختر، چند تیر بهسوی دختر شلیک میکرد و تمام...
برای تهیه کتابرد سرخ جامانده بر فنجان و سایر آثار نویسنده، کلیک کنید.