معرفی کتاب سیمای سلیمانی
کتاب سیمای سلیمانی نوشتۀ علی شیرازی است. این کتاب را انتشارات خط مقدم منتشر کرده است. کتاب سیمای سلیمانی زندگینامه و خاطرات شهید قاسم سلیمانی را روایت میکند. شهید سلیمانی، به معنای واقعی کلمه، قویترین فرمانده مبارزه با تروریسم در منطقه است؛ به همین عنوان هم شناخته شده است. کدام فرمانده دیگر قدرت داشت و میتوانست کارهایی را که او انجام داد، انجام بدهد؟ به یکمنطقهای که در محاصره ۳۶۰ درجهای دشمن است، با بالگرد وارد میشود؛ جوانهای این منطقه دستتنها هستند؛ فرماندهی ندارند؛ چشمشان که به حاج قاسم سلیمانی میافتد، جان پیدا میکنند؛ روحیه پیدا میکنند؛ انگیزه پیدا میکنند؛ محاصره را از بین میبرند و دشمن را متواری میکنند. نمونه برجستهای از تربیتشدگان اسلام و مکتب امام خمینی بود. او همه عمر خود را به جهاد در راه خدا گذراند. شهادت، پاداش تلاش بیوقفه او در همه این سالیان بود. حاج قاسم صدبار در معرض شهادت قرار گرفته بود؛ این، بار اول نبود. ولی در راه خدا، در راه انجاموظیفه، در راه جهاد فیسبیلالله پروا نداشت؛ از هیچچیز پروا نداشت. جهاد او جهاد بزرگی بود؛ خدای متعال، شهادت او را هم شهادت بزرگی قرارداد. حاج قاسم باید همینجور به شهادت میرسید. خوشا به حال حاج قاسم که به آرزویش رسید. او شوق شهادت داشت و برای آن اشک میریخت و داغدار رفقای شهیدش بود. مردم، قدر سردار شهید قاسم سلیمانی را دانستند و این، ناشی از اخلاص اوست. این که دلها اینجور همه متوجه میشوند، نشاندهنده این است که یک اخلاص بزرگی در آن مرد وجود داشت؛ مرد بزرگی بود.
گزیده کتاب سیمای سلیمانی
سردار سرتیپ دوم پاسدار غلامرضا کرمی حاج قاسم، زندگی عشایری داشت. آمده بود در روستای کلات در شهرستان رابر ساکن شده بود؛ اما زندگی عشایریاش به قوت خودش باقی بود. در این زندگی، چادرنشینی و دامداری است. بچه از وقتی متولد میشود، نمیترسد؛ برای اینکه در چهاردیواری ای مثل خانههای شهری نیست که بگوید در را ببندید، دزد نیاید؛ در دشتی پهن و میانکوهها هستند و ییلاق و قشلاق میکنند. زندگی در چادر عشایری بدون دیوار باعث میشود از بچگی نترس بار بیاید. فکر میکنم یکی از رموز موفقیت سردار سلیمانی، این است که در کودکی در فضای عشایری بزرگ شده است. خصلت دیگر این زندگی، نبودن قفل و کلید است؛ مثل خانههای شهری نیست. شما از نزدیک آنجا هم رد شوی، حتماً صدایت میزنند، دعوتت میکنند و آنچه برای پذیرایی دارند، برایت میآورند. آدمهایی اجتماعی و اهل تعارف و رسیدگی هستند. بی رودربایستی دست افراد را میگیرند و سر سفره مینشانند و آنچه دارند، در برابرش قرار میدهند. این هم از خصلتهای سردار سلیمانی بود؛ چه زمانی که در لشکر ثارالله بود، چه در مقطع مبارزه با اشرار شرق کشور، چه زمانی که با حکم مقام معظم رهبری، فرمانده نیروی قدس شد. در این سه مقطع، این روحیه در سردار سلیمانی دیده میشد و ارتباط مردمیاش کاملاً برقرار بود. تحویل گرفتن آدمها، کاملاً در او مشهود بود. برایش هم فرقی نمیکرد مسئولی پیشش میآید یا دونپایهترین افراد اجتماعی؛ همیشه یک برخورد داشت. این برخورد، ذاتیاش بود. آدمی تیز و فهمیده بود که تحلیل دقیقی نسبت به اجتماعش، دوستانش و دشمنانش داشت. اینها، او را قاسم سلیمانی کرد.