اقتصاد صهیونیسم
معرفی کتاب اقتصاد صهیونیسم
«اقتصاد» از بدو پیدایش انسان همواره از دغدغههای مهم بشریت بوده است. در طول تاریخ، نوع نگرش فلسفی به انسان در کنشها و واکنشها و نیز تحلیل رفتارهای اجتماعی او نقش بسزایی در شکلگیری رفتارهای اقتصادی داشته است؛ در اثر اختلاف نگرشها نظامها و مکاتب اقتصادی متعددی بهوجود آمدهاند.
از سوی دیگر، نظامها و مکاتب اقتصادی نیز از سیر حق و باطل در طول تاریخ مستثنی نبودهاند و هر دو جبهه حق و باطل بر اساس ایدئولوژی و جهانبینی خود سعی داشتهاند نظام فکری و اقتصادی خود را بر جهان حاکم کنند. انبیاء عظیم الهی و ائمه اطهار (علیهمالسلام) نیز در همین راستا، بر اساس رسالت خویش در جوامع انسانی، نظامی اقتصادی بر مبنای تفکری با محوریت توحید، تبلیغ، تبیین و اجراء کردهاند و اگر جوامع بشری بخواهند در راستای هدفی که خداوند متعال برای انسان تعریف کرده است به کمال برسند، باید رفتارهای اقتصادی خود را بر محور تفکر توحیدی قرار دهند. بنا به دلائل متعدد علم متعارف و امروزین اقتصاد در دامان جبههٔ باطل و بر اساس سرمایهسالاری متولد شده است.در این کتاب ، همت بر آن بوده که نحوه تعامل نگرهها، مؤلفهها و عناصر اقتصادی نظام سرمایهسالاری و رابطه آن با الیگارشی صهیونیسم جهانی مورد بررسی قرار گیرد. در این اثر پس از بررسی تاریخچهای از مکاتب اقتصادی و بررسی نفوذ الیگارشی یهود در مناسب اقتصادی جهان، به تبیین سازمان شبکهای و پیچیدهٔ اقتصاد صهیونیستی در جهان پرداخته شده است؛ لذا اثر حاضر درآمدی است بر تاریخچه نفوذی عظیم در سیستم اقتصادی جهان که موجب کمرنگی نظام اقتصادی جبهه حق و ناتمام ماندن رسالت تکامل انسانها در طول تاریخ گشته است. تنها راهکار مبارزه با این نوع از نفوذ، تبیین و اجرای سیاستهای «اقتصاد مقاومتی»، در سطح داخل و عرصه بینالملل است، چرا که نظام اقتصاد مقاوتی، برگرفته از تفکر توحیدی و مبانی فکری اسلام عزیز است.
گزیده کتاب اقتصاد صهیونیسم:
نفت و گاز، از منظر فقه اسلامی، از انفال است و اختیار آن بایستی در ید امام مسلمین باشد؛ اما درست در نقطه مقابل، اکنون اختیار این منابع عظیمِ امامت در دست مهمترین دشمنان اسلام، یعنی یهودیت و صهیونیسم بینالملل است.آنچه در این قسمت از کتاب خواهد آمد، مروری اجمالی است بر جریانشناسی اقتصادی و عملکرد منفی و بلکه فاجعهآمیز شرکتهای بزرگ نفتی که به یکی از خاندانهای زرسالار صهیونیست در حوزه نفت و گاز، متعلق میباشند؛ خانواده بدنام و چند ملیتی «روچیلد» که در اقتصاد، فرهنگ و سیاست کشورهای مختلفی چون آلمان، فرانسه، انگلیس، آمریکا و بانکداری بسیاری از کشورهای جهان، از جمله نیمه مستقل شمال اروپا و لوکزامبورگ نفوذ جدی دارند. بازوان نفتی این خاندان را شرکتهایی چون «نفت انگلیس (بی. پی.)»، «رویال داچ شل» و «توتال» که قبلاً با نام «کمپانی نفت فرانسه» فعالیت میکرده است، تشکیل میدهند. شرکتهایی که امروز در راه ایران هستند و بر فرش قرمز گسترده شده در برابر خود، یعنی قراردادهای جدید نفتی (IPC) قدم مینهند.بردگی و اسارت مردم آمریکا در دست صهیونیستها بزرگترین اقتصاد جهان را قومی رهبری میکند که منشأ بیشتر بحرانهای مالی بوده است. باید دانست تنها یک درصد از مردم آمریکا، بیشترین ثروت ایالات متحده را در اختیار دارند که حداکثر آنان را یهودیان تشکیل داده و مشخص میشود، جمعیتی بالغ بر ۹۹% مردم آمریکا در سطح ساده و بلکه نازلی از زندگی قرار گرفتهاند. نظام اقتصادی آمریکا طوری طراحی شده که مردم مجبور به کار با بیشترین زمان ممکن هستند ولی مردم ناآگاه، تصور میکنند که آمریکا، بهشت آرزوهای آنان است. سیستم بانکی با دادن وام برای خرید کالا یا مسکن، به نوعی مردم را مجبور به کار زیاد کرده و قوم بنیاسرائیل، با بهرهکشی از جامعه آمریکا، نیمی از ثروت جهان را در اختیار گرفتهاند. یهودیان با کنترل شبکه مالی و اقتصادی بزرگترین اقتصاد جهان، باعث ایجاد رکود یا رونق به نفع منافع خود در جهان شدهاند و با این روش جهان را در کنترل و سیطره خود قرار دادهاند.
با ایجاد شبکههای کنترل اذهان در اجتماعات ایالات متحده، مردمان آن به خوابی فرورفتهاند که از واقعیات درون کشور خود بیخبر بوده و به دنبال سبک و سیاق و نوع زندگی در ایالات متحده در رویایی پوشالی، دچار توهم و خواب گشتهاند. جهان از خواب برنمیخیزد، زیرا سایهای به نام لذت آگاهی را به محاق برده است. جهان باید بیدار شود زیرا با این روش پایان راه جهان، اسارت زیر دست قوم بنیاسرائیل بوده؛ به عبارت بهتر، اسارتِ حداکثر به دست حداقلِ قوم یهود است.
اقتصاد برای اسرائیل، به عنوان نماینده صهیونیسم در خاورمیانه جایگاه بسیار ویژهای دارد؛ آنگونه که «روزنامه هاآرتص» نوشته است، هیچ حرکتی به اندازه بحث تحریم اقتصادی اسرائیل در جنگ ۲۲ روزه غزه، دولتمردان و شهروندان این رژیم را نگران نساخته، زیرا اسرائیل برای به دست آوردن این بازارها و شرکای اقتصادی، امکانات بسیار و سالها وقت صرف کرده است. این نگرانی، ریشه در واقعیتی تاریخی دارد و آن این که پایه قدرت افسانهای این رژیم، در گروی سرمایه و نفوذ اقتصادی آن است و از دست دادن پایگاههای اقتصادی و نفوذ تجاری، نقطه آغاز زوال این رژیم است.
دودمانهای یهودی صهیونی، حاکمان اقتصاد جهان
اقتصاد الیگارشی آریستوکراتیک (به معنای اشراف تبارسالار) در جهان امروز، از موارد مطالعاتی در رشته اقتصاد سیاسی و مباحث مهم تاریخ غرب معاصر میباشد که متأسفانه در ایران مورد غفلت جدی قرار گرفته است. خاندانهای اشرافی و دودمانسالاری چون «روچیلد»، «ساسون»، «ساسول»، «دمورگان»، «راکفلر»، «آنیلّی» و...، به عنوان پادشاهان اقتصادی و سیاسی غالباً یهودی-صهیونیست، از سهامداران و مالکان اصلی شرکتهای بزرگ و معروف دنیا، خصوصا کمپانیهای عظیم نفتی و گازی چون «توتال»، «رویال داچ شل» و... هستند.