در سال 1996 تقریبا همهچیز برای سازش با اسرائیل تمام شده بود. مصر، اردن و فلسطین پیمان خود با اسرائیل را امضا کرده بودند و توافق لبنان و سوریه با اسرائیل نیز انجام شده بود و تنها برخی جزئیات باقی مانده بود. احتمالا این جملات سید حسن نصرالله را دراینباره به یاد داشته باشید: «هر کس نزد ما میآمد... میگفت خودتان را خسته نکنید، کار تمام شده و دیگر مجالی برای خوندادن و شهید دادن، جنگ، فداکاری و نبرد نیست. عدهای از ما میخواستند کمکم کارها را طوری سامان دهیم که گویی سازش صورت پذیرفته است و طبیعتا میگفتند نهتنها در ماهیتمان بهعنوان حرکتی مقاومتی که حتی در نام، وجهه و سخنرانیها و برنامههای سیاسیمان نیز تجدیدنظر کنیم. و با فرض اینکه همهچیز تمام شده، برای سلاح و تجهیزات فراوان نظامیمان در آن دوره، فکری کنیم...
بنده به شما میگویم، این تحلیل بسیاری از مسئولین در ایران در سطوح بالا هم بود. هنگامی که بنده و تعدادی از برادران رفتیم خدمت حضرت امام خامنهای دام ظله؛ و این نگاه را شرح دادیم و گفتیم این نگاه در منطقه موجود و مطرح است، حضرت امام خامنهای بهوضوح گفتند: بنده معتقدم این امر محقق نخواهد شد و معتقدم سازشی میان اسرائیل و سوریه و پس از لبنان صورت نخواهد گرفت... در آن زمان، این حرفی بود که ما آن را با هر تحلیل، اطلاعات و روشهای مرسوم در لبنان و منطقه، بیگانه مییافتیم.»

