گنجینه رنج
رقعی
۳۶۸
۱۴۰۱
۹۷۸۶۲۲۲۸۵۰۱۸۰
خاطرات رضیه غبیشی از زندگی و هشت سال دفاع مقدس
کتاب «گنجینه رنج» برگرفته از خاطرات تلخ و شیرین رضیه غبیشی است که بههمراه همسر جانبازش، در سالهای جنگ تحمیلی و زیر آتش توپ و تفنگ و تانک زندگی خود را سپری کردند؛ یعنی ۳۱ شهریور۱۳۵۹ تا بعد از پذیرش قطعنامۀ ۵۹۸. کتاب «گنجینه رنج»، روایتی صمیمانه و لحنی سوزناک دارد که با بهرهگیری از نماد، چهره انسانی و عام داشتن و مشترکات زبانی و فکری، شاخصهای بارز و متمایزی در زمینه نقش زنان در ادبیات دفاعمقدس را مطرح کرده است.
برشی از کتاب «گنجینه رنج»
سرم گیج می رفت., حس می کردم دارم می چرخم همه چیز در اطرافم در تاریکی فرو رفته بود. صداها بلند و لرزنده, مداوم و پشت سر هم بود. صدای چهل انفجار و جهل بار لرزیدن درهای هال و آشپزخانه و زمین زیر پایم و دیواری که خودم را به آن چسبانده بودم. در میان این صداها, صدای شکسته شدن هم شنیده می شد و زوزه سگ ها و جیغ گربه ها قلبم تیر می کشد. بی اختیار به گریه افتادم. ناله کردم: خدایا؟ پس کی تموم میشه؟ بسه دیگه! بسه! چقدر رو سرمون می کوبن. چند دقیقه بعد صداها فرو کش کرد و سکوت آمد.
برای تهیه کتاب «گنجینه رنج» و سایر کتابهای نویسنده کلیک کنید.
عالی بود و خواندنی. سلام و درود خداوند بر این شیر زن بزرگوار.
ملاصالح
به شرط عاشقی
خانم کارکوب
جام زهر
دیدم که جانم میرود
دشمن شدید/دفتر اول
روایت سوم
سربلند
تنها برای لبخند
خط مقدم
حوالی شش بعدازظهر
قصه کربلا
کنج حرم