
بیت الاحزان

رقعی

۲۱۶

۱۴۰۰

۹۷۸۶۲۲۷۸۰۸۲۱۶
معرفی:
کتاب بیت الاحزان نوشتۀ مصطفی راستگو است که انتشارات کتابستان معرفت آن را منتشر کرده است. این کتاب با محوریت ادله وجود بیت الاحزان و اثبات هویت تاریخی آن و نقد و بررسی برخی شبهات پیرامونش که توسط برخی گویندگان و نویسندگان مطرح شده، تألیف شده است و به سبب رعایت اصول علمی و ادب بحث، از بردن نام اشخاصی که این شبهات را مطرح کردهاند، چشمپوشی نمودیم و صرفاً بهنقد و بیان مطالب میپردازیم. کتاب بیت الاحزان، در حقیقت بیانگر جلوهای از مظلومیتهای دختر مکرم پیامبر اسلام، حضرت زهرا صدیقه کبری است؛ مظلومیتی که اظهرمنالشمس است و تاریخ اسلام گواه و شاهد بر حقیقت آن است. بااینحال، همیشه در طول تاریخ بودهاند کسانی که ظلمهای رفته بر خاندان رسالت را از اساس انکار کردهاند یا با چهرهای بزک شده و موجه با نوعی دلسوزی نسبت به دین، در لباسی عالمانه با ادعای جلوگیری از ظهور تحریفات، پا به میدان گذاشته و این حقایق را انکار کردهاند. حقیقتاً با صدایی رسا میتوان بانگ برداشت که در کنار تمام ظلمهایی که در حق اهلبیت پیامبر روا داشته شده است، این رفتار از یک عده عالمنما، نسبت به ساحت قدسی خاندان عترت خود ظلم دیگری است که دل محبین و دوستداران ایشان را غمگین میکند و موجب شادی دل دشمنان و ظالمان در حق ایشان میشود. میتوان با همه وجود مظلومیت اهلبیت را به نظاره نشست که دشمنان و گاهی برخی دوستنماها چگونه با بیرحمی تمام و با الفاظی سخیف، بر قامت بیمثال معارف الهی میتازند و در دل خرسندند که به وظیفه خویش عمل کردهاند. یکی از حقایقی که متأسفانه مورد انکار برخی از این افراد واقع شده، حقیقت فراموش ناشدنی بیت الأحزان و پناه بردن دختر پیامبر به آنجا برای اقامه عزا در شهادت پیامبر اکرم است. بیت الأحزانی که بهخاطر ظلم ظالمان مأوای دخت نبی اکرم گردید.
گزیده کتاب:
قطعاً یکی از مهمترین مباحث که ضروری است به آن پرداخته شود و ممکن است ذهن برخی افراد را درگیر خود کند منافات داشتن طرح این مباحث اساسی با بحث وحدت و تقریب مذاهب اسلامی است. درست است که در این مباحث بین فرق اسلامی تفاوت نگاه وجود دارد، اما این تفاوت نگرشها نباید منشأ تفرقه شود. معتقدیم این بحثها نهتنها تفرقهانگیز نیست، بلکه میتواند وحدتآفرین نیز باشد. وحدتی که حول محور حق شکل گیرد و هدایت امت را تضمین کند. قطعاً وحدت امت اسلام امری ضروری است؛ اما بیان حقایق رکنی اساسی برای تحقق این مهم است. هیچگاه علمای مذاهب مختلف اسلام، مقصودشان از وحدت اسلامی، یکی شدن مذاهب اسلامی نبوده و نیست؛ بلکه مرادشان تشکیل صف واحد در برابر دشمن واحد است. وحدت اسلامی یعنی تمام امت واحدہ اسلام در برابر استکبار و استثمار صاحبان زر، زور و تزویر بایستند تا عزت اسلام و مسلمین حفظ شود و ظالمان و زورگویان نتوانند با تفرقهافکنی بین مسلمین، آنها را به برادرکشی مشغول کنند و خود به منافع سوداگرانه و غارت منابع مسلمین بپردازند و به جان، مال و ناموس امت اسلام طمع کنند و چشم تعدی بدوزند. معنای تقریب مذاهب این نیست که افراد از گرایشهای مذهبی خود دست بردارند. به بیان دیگر معنایش استحاله مذهبی نیست؛ بلکه تقریب بین مذاهب، یعنی پافشاری و تاکید به اشتراکات بین مذاهب، برای نزدیکتر شدن افکار و اندیشهها و ازبینرفتن تعصبات بی جا و بیمورد که این خود میتواند زمینهسازی برای ایجاد بستری مناسب برای گفتمان دینی بین مذاهب باشد تا علمای مذاهب مختلف در بستری آرام و بهدوراز تعصب بتوانند با نقد و بررسی ادله طرفین زمینه هدایت امت در صراط مستقیم و حول محور حق را رقم بزنند.