معرفی:
مجموعه پنج جلدی «روایت تفکر» نگاهی تازه به تمدنهای بشری است که تاریخ را به شکلی کاوشگرانه مرور میکند؛ از اولین تمدنهای مشرق زمین تا آبای کلیسا، از جمهوری روم تا میلاد مسیح و...اثری از دفتر نشر معارف که زندگانی اقشار گوناگون و شیوه اداره جوامع و حکومتهای مختلف را برای مسئولان، پژوهشگران و به ویژه جوانان آشکار میکند.«آسمان به زمین الصاق شد»، «دوباره به آسمان نگاه کن»، «من به قدرت رسید»، «این عصر قرمز است» و «در جهت عکس حرکت کن»، عناوین کتب مجموعه پیشرو هستند.
گزیده کتاب:
ملائکه هم طور دیگری اعتراض کردند. شیطان گفت: من بهترم. اما ملائکه این را نگفتند و گفتند: اینها خونریزی و فساد میکنند و ما نمیکنیم. گفت: بله شما نمیکنید؛ چون تعلق ندارید. انسان را من، متعلق میآفرینم و بهخاطر تعلقش گناه میکند؛ اما چون تعلقش را بهخاطر من رها میکند، به من تعلق پیدا میکند. وقتی عُلقههایش را قربانی میکند به من نزدیک میشود. تو عُلقه نداری که برای من قربانی کُنی:
(لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّی تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّون)۹
ملائکه چیزی جز تسبیح خدا دوست نمیدارند؛ پس چه چیزی قربانی کنند؟ انسان چون همه چیز را دوست میدارد، میتواند همه نوع قربانی فیالله بکند و همه نوع تعلق هم میتواند پیدا کند و همه نوع گناه هم از او میتواند سر بزند.
استعمار هم به همین روش جلوی تفکر را می گیرد. استعمار میخواهد اصلاً تو «نیازی» به فکر نداشته باشی.