این کتاب مخاطب را به قسمتهایی از نامههای عاشقانه نوجوانان عاشق گذشته میبرد تا طعم عشقی صاف و ساده به زلالی آب لای آن شب بوها و شاید پای آن کاج بلند را تجربه کنیم.
اگر شما هم یک دهه شصتی باشید شاید کلامم را بهتر بفهمید، البته نامههای عاشقانه قصه ما از دهه شصت هم پا را عقبتر گذاشته و به سالهای 1332 و 1330 هم رسیده. روزگاری بود که عاشقی به فضای مجازی و گوشی همراه و اینترنت و حتی تلفن ثابت آلوده نشده بود و اگر عاشق فلان دختر همسایه میشدی باید شبانه روز سر کوچه لیلی کشیک میدادی تا مگر باد صبا بویی از پیراهن دلدار به مشام جانت برساند یا شبهی از گزینه مورد نظر در سیاهی شب پدیدار شود و تو هوش از سر بربایی و گریبان چاک کنی و سر آخر ببینی که دلبر نازت در سایه غیرت پدر یا سه برادرش اسکورت میشود و نیم نگاهی به سایهاش هم هزاران چک و سیلی نصیبت میکند!
اگر همه اینها را به سادگی، صفا و صمیمت دوران نوجوانی اضافه کنیم چه میشود؟! میرسیم به عاشقانههایی از ته دل، به سادگی و مهربانی دوستیهای کودکانه، که به مدد طنزی لطیف بر بال نامهها لبخند را به صورت شما هدیه میدهد. کتاب «سر کوچه لیلی» دقیقا ترکیبی از همین نامهها، سادگی و صمیمت دوران نوجوانی و عشق است.
«سر کوچه لیلی» مخاطب را در قاب عشق به مواجهه سنت و مدرنیته میبرد تا بفهمیم روزگاری از دروغهای رمانتیک و خانههای اشرافی، دلبری با هزار و یک رنگ و لعاب خبری نبود و عشق به ویروس رسم و رسومات و چشم و همچشمی و فریب آلوده نبوده است. کتاب در کنار هر نامه خود عکسی قدیمی دارد که مخاطب را به خوبی به گذشتهها میبرد.

