سه مبارزدرخط آتش

رمانی مصور که زندگی سه نوجوان شهید به نام‌های محمد رضائیان، مسعود هاشمی و ابراهیم ابراهیمی از شهرستان علامرودشت لامرد را روایت می‌کند. این سه نفر که هم‌کلاسی بودند، در دوران دفاع مقدس در سنین نوجوانی به جبهه رفتند و به شهادت رسیدند

داستان کتاب با نگاهی عمیق و انسانی به فداکاری‌ها، شجاعت‌ها و دلاوری‌های این سه رفیق در میدان جنگ می‌پردازد و تلاش دارد تجربه‌های دوران دفاع مقدس را از دیدگاه نوجوانانی که در دل جنگ حضور داشتند به تصویر بکشد. کتاب همچنین فضایی پرشور و معنوی جبهه را همراه با لحظات شاد و به یادماندنی دوران جوانی این شهیدان به خوانندگان منتقل می‌کند و به چگونگی شکل‌گیری رفاقت‌ها در شرایط دشوار جنگ و تأثیر آن در ایجاد روحیه مقاوم و سرسخت می‌پردازد.

گزیده‌ای از کتاب:
محمد خوابیده روی تپه داشت ادامه تمرینات فرمانده را نگاه می‌کرد. مرتب با خودش می‌گفت: «واقعا دمت گرم.» 
فرمانده ناگهان لوله ی اسلحه‌ای را روی کمرش احساس کرد. صدایی خشن و جدی او را روی زمین میخکوب کرد.

خودت دمت گرم من أنت؟! بی سروصدا از جات بلندشو کوچیکترین حرکتی کنی، می‌فرستمت اون دنیا؛ پیش ایرانیای دیگه.