خوش به حال میرزا

خوش به حال میرزا

ناموجود

رقعی

۱۲۸

1401

۹۷۸۶۰۰۷۸۷۴۸۸۲

معرفی:

شب ها وقتی آقا مهدی زین الدین از شناسایی برمی گشت، دراز می کشید. آن قدر خسته بود که خوابش می برد.آنجا پشه های بزرگی داشت. توی خواب و بیداری دیدم که ابوالفضل چفیه ای خیس کرده و آرام پشه ها را بیرون می کند .
وقتی این ماجرا را برای آقا مهدی تعریف کردم، گفت: خوش به حال میرزا، که تمام کبر و تکبر رو کنار گذاشته و اومده اینجا خدمت می کنه! خوش به حال میرزا ! این جمله را چند بار تکرار کرد ...

کتب دیگر مرتضی احمر
کتب دیگر انتشارات حماسه یاران
ما رادر شبکه های اجتماعی دنبال کنید