صمود در زبان فارسی به مقاومت یا پایداری ترجمه میشود، اما نویسنده تأکید دارد که این واژه بار معنایی عمیقتری دارد؛ تجربهای از زیستن با حرمان و ایستادن، حتی در لحظاتی که خستگی بر چهره نشسته است. این کتاب، تلاشی است برای شنیدن صدای مردم غزه از زبان خودشان و درک مفهوم مقاومت نه در میدان نبرد، بلکه در متن زندگی روزمره.
این کتاب گزیدهای از روایتهای مردمی درباره زندگی در غزه است؛ روایتهایی که اغلب زیر سایه جنگ، اشغال و محاصره مجال بیان نیافتهاند. نویسنده، در سفری یکساله به دنیای کلمات، کوشیده با حفظ امانت در ترجمه و بازنویسی، تصویری انسانی از زندگی با غزه ارائه دهد. روایتهای این کتاب از منابع مختلفی چون چراغ در غزه، غزه به مثابه استعاره، از بحر تا نهر و رمان الشوک و القرنفل انتخاب شده و با وجود تنوع منابع، ساختاری منسجم و هماهنگ یافتهاند.
برشی از کتاب:
صمود را اغلب در فارسی به کلماتی نظیر، «مقاومت» یا «پایداری» ترجمه میکنند؛ اما این کلمه از آن دست کلماتی است که یک دنیا حرف برای گفتن دارند و نمیتوان بهراحتی با دیگر کلمات برابر قرارشان داد بیتکلف اگر بخواهم بگویم صمود یعنی زندگی با حرمان، اما نه به این معنا که در برابر آن کم نیاوری و خم به ابرویت نیاید؛ بلکه به این معنا که حتی اگر کم آوردی و خم به ابرویت نشست، باز هم دست از مقاومت برنداری و کاری کنی که حرمان به بخشی از زندگیات بدل شود و همراه آن اتفاقی بزرگتر را رقم بزنی

