لیلی منم
نظر کاربران
امتیاز به کتاب
ناموجود
رقعی
۲۰۰
۱
1402
۹۷۸۹۶۴۰۲۳۶۰۵۵

معرفی کتاب لیلی، منم خاطرات مستند- داستانی از زندگی جانباز شهید مهدی سورچی

کتاب توسط همسر ایشان خانم راضیه فدایی روایت گردیده است . در این کتاب بخش های تاثیر گذار از زندگی شهید به قلم خانم مریم عرفانیان به مخاطب ارائه شده است. این اثر روایت‌های خواندنی از زندگی زنی عاشق است که در سال‌های زندگی واژه به واژه عشق را معنا می‌کند و تصویر زیبایی از آن متفاوت را از آن چیزی که در دیگر رمان‌های عاشقانه می‌خوانیم به مخاطب انتقال می‌دهد. این اثر روایت بخش‌های تاثیر گذار زندگی خانم راضیه فدایی همسر جانباز شهید مهدی سورچی است که در سن ۱۹ سالگی تصمیم می‌گیرد که با یک جانباز ۷۰ درصدی ازدواج کند تصمیمی که در ابتدا با مخالفت‌های خانواده همراه بود و با اصرار خانم فدایی خانواده به انجام این وصلت رضایت می‌دهند. او خودش در این راه پیش قدم می‌شود و برای انتخاب همسری جانباز به بنیاد شهید می‌رود، در آنجا با جانباز مهدی سورچی آشنا می‌شود. این دیدار مقدمه‌ای برای شروع زندگی عاشقانه با گذر از روزهای سختی می‌شود که خانم فدایی از آن روزها به شیرینی یاد می‌کند. این اثر حاصل دو سال مصاحبه و قلم فرسایی مریم عرفانیان نویسنده اثر با خانم فدایی است که به زبانی ساده نوشته شده است. قالب این اثر خاطره شفاهی به سبک رمان است که در آن تمام حالات، مستندات، تصاویر و توصیف، تاریخ و … از راوی گرفته شده است.

در فصل اول و دوم کتاب، بخش‌های از زندگی، کودکی و خانواده خانم فدایی روایت می‌شود. فصل سوم کتاب، چگونگی تصمیم خانم فدایی برای ازدواج با یک جانباز را بیان میکند. فصل پنجم شروع عشق واقعی و بدون پیرایه است که برای اولین بار خانم فدایی آقای سورچی را در بنیاد شهید می‌بیند. بخش عمده از کتاب ۲۰۰ صفحه‌ای «لیلی منم» به دوران حضور جانباز شهید سورچی بر می‌گردد و روایت‌گر یک زندگی عاشقانه، ساده، بدون تکلف است. سراسر داستان زندگی این بانو عشق است که در جای جای رمان می‌توان نمودی از عشق را دید به طور مثال زمانی که شهید سورچی به کما می رود و دکتر به همسرش می‌گوید که او دیگر ماندنی نیست. او تصمیم می‌گیرد به حرم بیاید و شفایش را از امام رضا (ع) بگیرد. فصل بیست وسوم فصل پایانی کتاب عکس‌های از شهید مهدی سورچی در جبهه در جمع دوستان و همرزمان، مراسم عقد، بیمارستان، آسایشگاه جانبازان و عکس‌های خانوادگی این زوج است. عشق، فداکاری، صبوری، پای بندی به عهد از مولفه‌های پرتکرار در داستان «لیلی منم» است که خواننده را به زندگی کسانی می‌برد که در همین حوالی برای سرزمین‌مان، جان‌فشانی کردند و با گذر از دلبستگی‌های زندگی خانوادگی خودشان، با صبر و استقامت تاریخ پر شکوهی را برای ایران به ارمغان آوردند.

شهید جانباز مهدی سورچی مهدی سورچی متولّد سال ۱۳۴۶ یکی از جانبازان مشهد مقدس است که از سن شانزده سالگی به عنوان بسیجی به جبهه می‌رود. در عملیات‌های والفجر ۸، بدر و میمک به عنوان امدادگر، تخریب چی و غواص حضور داشته، طی دو مرحله در فروردین و بهمن سال ۱۳۶۴ بر اثر اصابت موج انفجار و ترکش به ناحیه‌ی پا در منطقه‌ی عملیاتی جنوب کشور و در سال ۱۳۶۵ در عملیات کربلای یک بر اثر اصابت ترکش به ناحیه‌ی شکم و کمر قطع نخاع شد و به افتخار ۷۰ درصد جانبازی نایل می‌آید. او پس از ۲۱ سال تحمل درد و رنج ناشی از مجروحیت در آبان سال ۱۳۸۵ دعوت حق را لبیک گفت و به جمع هم‌سنگران شهیدش پیوست.

گزیده کتاب لیلی منم:

«باز خانواده‌ام دوره‌ام کردن که شرایط سختی داردها! پشیمان نشوی؟ بله که بگویی، راه برگشت نداری و از این حرف‌ها. هیچکس نمی‌دانست به جز یک لبخند، تصویری دیگری از صورتش در ذهنم نمانده. لبخندی که دلم را برده بود؛ آنقدر که دوست داشتم صورتش را قاب کنم. درست مثل مهری بود که می‌گفتند اگر بیفتد توی دل آدم، دیگر کار تمام است. برای من هم، کار تمام شده بود. هوش و حواسم پی او بود و هر روز منتظر بودم خانم صداقت زنگ بزند و بگوید: «خانواده سورچی میان خواستگاری.»

کتب دیگر انتشارات به نشر
ما رادر شبکه های اجتماعی دنبال کنید