
دردسرهای آقاجون

رقعی

۱۵۴

۱۴۰۲

۹۷۸۹۶۴۹۷۳۶۸۳۹
پرداختن به وقایعی که منجر به قیام مردم و پیروزی انقلاب اسلامی شد، از موضوعهایی بوده که مورد توجه نویسندگان زیادیقرار گرفته؛ اما ارائه داستانهای جذاب برای مخاطب نوجوان ازجمله نیازهایی است که تعداد کمی از نویسندگان به آن توجه کردهاند. این موضوع در کنار اهمیت تأمین محتوا برای رده سنی مختلف، در نوجوانان ارزش بیشتری پیدا میکند.
کتاب «دردسرهای آقاجون» از جمله رمانهایی است که در حوزه انقلاب و برای مخاطب ۱۰ تا ۱۲ سال نوشته شده است. نویسنده کتاب تلاش کرده با طرح داستانی نوجوانپسند وقایع مهم چندماه قبل از پیروزی انقلاب را روایت کند.
داستان در بازه زمانی آبان ۵۷ تا پیروزی انقلاب در مشهد شکل گرفته است. نسترن دختر دبستانی است که با خانواده و پدربزرگ و مادربزرگش زندگی میکند؛ اما اتفاقهای داستان فقط مربوط به خانواده آنها نیست. عموی نسترن که شوهرخاله او هم حساب میشود، با خانوادهاش در ساختمان پشتی خانه آنها زندگی میکنند. همین نزدیک بودن خانوادهها اتفاقاتی را رقم میزند که پر از هیجان و دلهره است.
برشی از کتاب:
دواندوان از پلههای زیرزمین پایین رفتم و پریدم داخل آشپزخانه. مامان و خاله پای پنجره آشپزخانه که رو به کوچه باز میشد ایستاده بودند و از لای درز باز پنجره، سبیلو را تماشا میکردند. رفتم و کنارشان ایستادم. خودم را چسباندم به مامان، نفسم بند آمده بود و هقهق میزدم. مامان دست انداخت دور شانهام و مرا چسباند به خودش. خاله گفت: بغل مینیبوسو ببین! انگار تیر زدن بهش.