عارفانه
رقعی
۱۵۲
1400
۹۷۸۶۰۰۶۴۰۰۲۶۶
معرفی:
کتاب عارفانه زندگی نامه و خاطرات شهید عارف احمد علی نیّری است که به همت گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی در 120 صفحه گردآوری و تاکنون به چاپ بیست و پنجم رسیده است.
گزیده کتاب:
مدارا با بچهها در سنین نوجوانی، همراهی با آنها و عدم تنبیه، از اصول اولیه تربیت است. احمد آقا که از شانزدهسالگی قدم به وادی تربیت نهاد. او بدون استاد تمام این اصول را به خوبی رعایت میکرد.
شاید بتوان گفت: هیچ کدام از نوجوانان و جوانان آنجا مثل احمد آقا اهل سکوت و معنویت نبودند. نوع شیطنتهای آنها هم عجیب بود. در مسجد خادمی داشتیم به نام میرزا ابوالقاسم رضایی که بسیار انسان وارسته و سادهای بود. او بینایی چشمش ضعیف بود. برای همین بارها دیده بودم که احمد آقا در نظافت مسجد کمکش میکرد. اما بچهها تا میتوانستند او را اذیت میکردند!
یک بار بچهها رفته بودند به سراغ انباری مسجد. دیدند در آنجا یک تابوت وجود دارد. یکی از همان بچههای مسجد گفت: من میخوابم توی تابوت و یک پارچه میاندازم روی بدنم. شما بروید خادم مسجد را بیاورید و بگویید انباری مسجد «جن و روح» داره!
بچهها رفتند سراغ خادم مسجد و او را به انباری آوردند. حسابی هم او را ترساندند که مواظب باش اینجا…
وقتی میرزا ابوالقاسم با بچهها به جلوی انباری رسید آن پسر که داخل تابوت بود شروع کرد به تکان دادن پارچه! اولین نفری که فرار کرد خادم مسجد بود. خلاصه بچهها حسابی مسجد را ریختند به هم!
یا اینکه یکی دیگر از بچهها سوسک را توی دست میگرفت و با دیگران دست میداد و سوسک را در دست طرف رها میکرد و…
چقدر مردم به خاطر کارهای بچهها به احمد آقا گله میکردند. اما او با صبر و تحمل با بچهها صحبت میکرد.