در آغوش هور
نظر کاربران
امتیاز به کتاب
ناموجود
رقعی
۱۹۲
۱۶۳۰۷
1401
۹۷۸۶۲۲۷۶۲۹۷۰۵

معرفی کتاب در آغوش هور| سردار شهید غلام‌رضا پروانه از تولد تا شهادت به روایت خانواده و همرزمان
پروانه‌شدن کار هرکسی نیست. تنها کسانی به پروانگی می‌رسند که از پیله تن، یعنی غرایز، لذایذ، رذایل و روزمرگی‌های زندگی حقیر حیوانی رها شوند. البته، آن‌ها هم زندگی می‌کنند و هم از مواهب خدادادی بهره می‌برند؛ اما این‌ها که برای آحاد بشر همه هدف زندگی است، برای آن‌ها فقط جزئی از زندگی و وسیله‌ای برای رسیدن به هدف زندگی است.
از پیله تا پرواز. شهیدی که مثل بیشتر شهدای جنگ تحمیلی از طبقه مستضعفین بود. همان طبقه‌ای که بار اصلی پیروزی انقلاب و سپس دفاع از آن در هشت سال دفاع مقدس را بر دوش کشید. همان طبقه‌ای که پیر جماران، صاحبان انقلاب و ولی‌نعمتانِ خود و دیگران خطابشان می‌کرد؛ اما امروز دیگر نامشان کمتربرخوردار، قشر آسیب‌پذیر یا طبقه فرودست است. عشایرزاده بود. در روستا متولد شد و در جنوب شهر بالید. یتیم که شد، سختی‌های زندگی‌اش دوچندان شد. اما چه‌چیز بهتر از سختی برای رهیدن از پیله راحت‌طلبی. یتیمی، کار، سختی، کمی درس، مدرسه و بیشتر مطالعه، یک‌به‌یک اسباب دریدن پیله‌های خودخواهی و ناآگاهی و بی‌توجهی به رشد معنوی در دنیا را فراهم کرد و غلام‌رضا پروانه را گام‌به‌گام به پروانه‌شدن نزدیک. اولین‌بار برای رسیدن به نور با فرار از گارد شاهنشاهی پرواز کرد و با شروع جنگ به نور رسید...

خبری از غلام‌رضا پروانه بعد از شهادت باز نیامد. پیکرش 36 سال در هور مفقود ماند؛ هرچند در این مدت دو بار تشییع شد: یک بار روحش و بار دیگر، به‌جای پیکر شهیدی که هم‌نامش بود. اما تیر 1398 آزمایش دی‌اِن‌اِی ثابت کرد پاره استخوان‌های تازه‌تفحص‌شده در منطقه عملیاتی خیبر به غلام‌رضا پروانه تعلق دارد و این‌گونه، بعد از 36 سال به آغوش شهرش برگشت.

کتب دیگر سایرنویسندگان
کتب دیگر انتشارات راه یار
ما رادر شبکه های اجتماعی دنبال کنید