قالب شناسی تربیتی
کتابی جهت آشنایی برنامهریزان فرهنگی و مربیان تربیتی با قالبهای رسانهای
رسانهها چنان در زندگى روزمرۀ عصر مدرن مؤثرند که جزئى از بافت فرهنگى محسوب مىشوند. از طرف دیگر، باتوجهبه تحولاتى که امروزه در علم ارتباطات و وسایل تبلیغى رخ داده، موضوع «انتقال دین از رسانههاى نوین» و دغدغههایى که در این زمینه پدید آمده، بسیار اهمیت یافته است. در کتاب «قالبشناسی تربیتی»، هرآنچه مربوط به رسانه است و در تولید محصولات تهذیبی ویژۀ طلاب و مربیان تربیتی و فرهنگی نقش دارد را تبیین میکند.
بخشی از کتاب «قالبشناسی تربیتی»
«هنگامی که دو واژهٔ دین و رسانه در کنار هم به کار میروند، دو سنخ از مباحث به وجود میآیند. یک بحث این است که وقتی دین در رسانه انعکاس مییابد، چه اتفاقی میافتد؟ قائلین به این بحث معتقدند در چنین صورتی دین، رسانهای خواهد شد و پیشبینی میکنند پس از آن دیگر تنها دینی رسانهای خواهیم داشت؛ بهگونهای که افراد جامعه دین خود را تنها از طریق رسانههای جمعی دریافت خواهند کرد. البته این مباحث بیشتر در فضای رسانهای غرب مطرح است و مطالعات رسانهای در غرب بیشتر ناظر به همین مباحث است.بحثهای دیگری هم البته در اینجا مطرح هستند، مانند اینکه اساساً رسانه چهمقدار از دین را میتواند متجلی سازد و دین با ابعادی که دارد، چگونه در رسانه و در چه سطحی مطرح خواهد شد. بهطور دقیقتر، دین دارای حوزههای متعددی چون حوزهٔ معرفتی، عاطفی، اخلاقی، فقهی و... است. در ورود دین به رسانه، رسانه چهمیزان تاب بیان جنبههای معارفی دین را دارد؟ یا چهمقدار میتواند به جنبههای فقهی دین بپردازد؟ یا چه ظرفیتهایی برای ورود به جنبههای اخلاقی یا عاطفی دین دارد؟ این موارد یک حوزه از بحث را شامل میشود که با تعبیر دین رسانهای یا رسانهای شدن دین شناخته میشود.سنخ دیگری از مباحث که در همنشینی دو واژهٔ دین و رسانه قابل طرح هستند، مجموعه مباحثی است که شاید بتوان به تعبیر «رسانهٔ دینی» آن را مطرح کرد. در این حوزه از مباحث، عمدتاً با دیدگاههایی تحت عنوان مبانی نظری مواجه هستیم که از مواجههٔ مبانی نظری دو مقولهٔ دین و رسانه شکل میگیرند. به بیان دیگر، همچنان که در حوزهٔ مطالعات رسانهای دیدگاهها و مبانیای وجود دارد، در حوزهٔ مطالعات دینی نیز مبانی و اصولی مطرح است که هنگام نسبتسنجی میان این دو حوزهٔ مطالعاتی، تغییر و تحولاتی رخ میدهد که قابل بحث و بررسی هستند. نتیجهٔ این تحولات، مبانی و نظریاتی است که میتواند در شکلگیری رسانهٔ دینی نقشآفرینی کند.مباحث این حوزه تلاش میکنند تا پرسشهایی را در مواجهه با نظریهٔ رسانهٔ دینی پاسخ دهند؛ مانند اینکه آیا در نظریههای ارتباطات میتوانیم یک مدل ارتباطی دینی داشته باشیم؟ یا در حوزهٔ نظریههای رسانه به همین شکل؟ یا نظریات موجود در مطالعات رسانهای (مانند نظریهٔ هنجاری رسانه) در نگرهٔ دینی به رسانه چه تغییری پیدا میکنند؟ و پرسشهایی دیگر از این دست.یکی از نکاتی که در مباحث دین و رسانه باید تبیین کرد، تعیین حدود بحث است. وقتی میگوییم دین، منظورمان دقیقاً از دین چیست؛ یا دربارهٔ رسانه نیز به همین ترتیب.الف) دین: نخست اینکه وقتی از دین سخن میگوییم منظورمان دین کامل و خاتم یا همان اسلام است، چراکه ادیان دیگر از جامعیت اسلام (اسلام ناب) برخوردار نیستند.دوم اینکه وقتی میگوییم مبانی دینی با مطالعات رسانهای چه نسبتی برقرار میکند، دین (اسلام) را با همهٔ گسترهاش مدنظر داریم. به بیان روشنتر، وقتی برای دین [و مباحث دینی] تقسیمبندیهای مختلفی صورت گرفته، در مطالعات رسانهای به همهٔ این جنبهها و تقسیمات دین نظر خواهیم داشت؛ برای نمونه قدما دین را به سه مبحث عقاید، اخلاق و احکام تقسیم میکردند، یا متأخرانی چون شهید مطهری جهانبینی و ایدئولوژی را هم بر این تقسیمبندی افزودند یا مرحوم صفایی (ع.ص) در یک تقسیمبندی جدید، دین را به مبانی معرفتی، مبانی فطری، آرمانها و اهداف دین، نظامهای دینی و درنهایت احکام دینی تقسیم میکنند.درست این است که مطالعات رسانهای با همهٔ این حوزههای دینی درگیر شده و نسبتسنجی شود. در واقع به همان نسبتی که فقه و مباحث فقهی در مطالعات رسانهای (دینی) ورود کرده و نقش دارد، اخلاق نیز نقشآفرینی خواهد کرد. قابلتوجه است که در همین راستا بخش عمدهای از پژوهشهای انجامشده در این حوزه، به مباحث معرفتشناسی دینی و مبانی معرفتی دین پرداختهاند؛ مانند رابطهٔ دین و انسان، رابطهٔ انسان با اجتماع، تاریخ، خدا، وحی و... که این مباحث حتی در روششناسی مطالعات رسانهای نیز تأثیرگذار بودهاند؛ بنابراین در نسبتسنجی دین و مطالعات رسانهای با گسترهای از مباحث مواجه هستیم که چیزی از حیات بشری را فروگذار نمیکند و همهٔ حوزههای حیات بشری، چون تفکر و احساس (ایمان)، عمل و رفتار (فقه)، اجتماع (حقوق) و... را پوشش میدهد.ب) رسانه: نخست اینکه منظور ما از واژهٔ رسانه، عمدتاً رسانههای نوین است.دوم اینکه وقتی از نسبت دین و رسانه سخن میگوییم، به مطالعات رسانهای نظر داریم که خود آن نیز دارای ابعادی است. یکی از ابعاد آن مباحث ارتباطی و مطالعات ارتباطات است — که اغلب مفهوم مطالعات رسانه با آن مشتبه شده یا برخی معتقدند باید تنها به همین بحث پرداخت و از دیگر ابعاد غفلت میکنند؛ یعنی تلویزیون بهعنوان یک وسیلهٔ ارتباطجمعی.یکی دیگر از ابعاد مطالعات رسانه جنبهٔ هنری آن است؛ یعنی تلویزیون ضمن آنکه رسانه است، یک هنر نیز به شمار میآید و از آن بهعنوان یک رسانهٔ هنری یاد میشود.بعد دیگر رسانه (رادیو و تلویزیون) بعد سازمانی آن است، رسانهٔ تلویزیون یک سازمان است که ویژگیهای خاص خودش را دارد. درحقیقت تلویزیون بهعنوان یک سازمان رسانهای، علاوه بر مباحث عمومی سازمان، بحثهای سازمانی خاص خود را هم میطلبد؛ مانند بحث تولید و مدیریت پیام که از مباحث خاص سازمانهای رسانهای هستند.بعد دیگر تلویزیون، بعد تکنولوژیک آن است که به مباحثی چون موجبیت تکنولوژی، فرهنگ تکنولوژی، اینهمانیِ رسانه و پیام و... میپردازد.»
برای تهیه کتاب «قالبشناسی تربیتی» و سایر کتابهای نویسنده کلیک کنید.