معرفی:
کتاب زندگی، ماهیت و شناخت (جلد اول) نوشتۀ حمید حبشی است. کتاب از دریچۀ دین به خانه، خانواده و مسائل مرتبط با آن نگاه میکند. از نظر این کتاب، خانه و خانواده آنقدر رفیع و بلندجایگاه است که خدا نیز خانه دارد. از این رو، هر تلاشی که به ایجاد خانه، پایداری آن، تأمین نیازهایاش، استحکام و تقویت و اصلاح آن منجر شود، در محضر خداوند، عزیز و مبارک است و هر آنچه که بنیان و بنای خانه و خانواده را متزلزل کند و به آن آسیب بزند، موجب غضب و خشم خدا است. بنای مقدس و محبوب خانه، برای سامانیابی و ادارۀ مناسب، به اصول و قواعدی نیازمند است که حمید حبشی در این کتاب به تبیین و تشریح آنها اقدام کرده است. این کتاب، در شش فصل، به ماهیت و شناخت مرتبط با بنیان خانواده نظر افکنده است. کتاب، به دلایل مشکلات زندگی زوجها و راهحل رفع این مشکلات پرداخته است. حبشی از این منظر، اساس همه مشکلات را به نگاه مالکیت زوجین به همدیگر میداند و راه علاج آن را تغییر این نگاه و جایگزینی نگاه امانتداری به جای نگاه مالکیت تقریر میکند.
گزیده کتاب:
«*وابستگی و آویختگی به ابزارهای مجازی
اینکه دیده میشود گاهی مرد، بدون اعتنا به تکالیف زندگی خود، در گروهها و شبکههای اجتماعی، دلمشغولی و وابستگی مستمرّ نشان میدهد، میتواند دستاویزی برای جبران پرشدگی ظرف روانش به حساب بیاید.
*نشانه های اختلال رفتاری در فرزندان
از آنجایی که ظرف روانی فرزندان نسبت به والدین، ظرفیت و گنجایش کمتری دارد، در مسیر غلط مالکیت، باید منتظر پرشدگی زودرس ظرف روان ایشان بود.
طبیعیست هرقدر سنّ فرزند کمتر باشد، ظرف روانیاش کوچکتر و پرشدن آن زودتر اتفاق میافتد.
رفتارهایی در فرزندان که میتواند گزارشی از پرشدن ظرف روان آنها و بروز اختلالهای رفتاریِ ناشی از تلنبارشدن درگیریها باشد را میتوان در موضوعهای زیر دید:
اُفت تحصیلی ناگهانی و بیدلیل
فرزندی که تا پیش از این، وضعیت تحصیلی مناسبی داشته است و بهیکباره اُفت تحصیلی ناگهانی و محسوسی را نشان میدهد و همزمان با آن، روحیه و انگیزهی تحصیل و نشاط و فعّالیت آموزشی در وی تحلیل رفته است، میتواند بیانگر اختلالِ رفتاری بهدنبالِ پرشدگیِ ظرف روانش باشد.
بهویژه وقتی که از چنین اُفتی نگرانی نشان نمیدهد و در برابر سعی والدین برای جبران آن استقبالی نمیکند.
در چنین مواقعی توبیخ و تذکّرهای توأم با اعتراض والدین، خود، عامل تازهایست بر روانِ پرشدهیِ فرزند که میتواند آسیبهای سنگین بعدی را موجب شود و چه بسا اگر فرزند، قدرت و امکانِ توضیحدادنِ شرایطِ روحی و روانیِ خود به والدین را داشت، میگفت که این اُفتی که در وضعیت تحصیلی من شاهدید، ناشی از روان پُر و تلنبارشدهای دارد که متعاقبِ وضعیتِ ناگوارِ مدیریتِ زندگی مرا درگیر کرده است و محدود به این علامت باقی نمیماند و بهجای سعی در جبران وضعیت آموزشی من، دنبال اصلاح مسیر مدیریت زندگی باشید تا من در میانهی این خانه و خانواده، از سلامت رفتار محروم نمانم!
فاصلهگیری از والدین و جمع خانوادگی
نشان شایع دیگر، دوریگزینیِ فرزند از حضور در جمع خانواده و پرهیز از مراجعهی توأم با میل و انگیزه به والدین است.
بهویژه با والدی که پُرشدگی ظرف روانش را ناشی از رفتار وی محسوب میکند.